اینو داداش فرداد از بلاگ هفتمین قاب عکسشو گرفته و تقدیمش کرده به آبجی ساره ش
منم می خوام تقدیمش کنم به چشم های قشنگ شما و یه خواهش :
میشه شرحتونو از این عکس و اون چیزی که از چشم این گنجیشکک می بینید برام بنویسید
خودتنو بذارید جای این گُنجیشکه :
*ممنون میشم دوستان عزیز / قربان شما ساره*
در عمق تنهایی ، باز هم امیدی هست ...
بله هست ...چون خدا هست
سلام،ای گنجشک عرصه سیمرغ نه جولانگه توست. (یک سری آدم میبینه که عین مورچه درهم میلولند.اما یک فرق با مورچه.... بی هدف) چشم سوتی دادم نه بعدا فهمیدم دیگه کاری از دستم بر نمی مود؛ حالا چرا خصوصی میخواستی. پشیمون شدی.
خداقوت_پیمان
سلام یا حتی ققنوس :) ( پیمان خان این نظرو واسه داداش فرداد هم گذاشته بودی ... نمی شد واسه من یه چی دیگه بذاری =)))/ شوخی کردم هر چه از دوست رسد نیکوست /
خصوصی رو برای روز مبادا می خواستم .. که اگه حرفی غیر از پستتون هس خصوصی کامنت بذارم و حرف بی ربط برای پستتون کامنت نذارم / :))
اوکی ؟
سلام ...
ماشالا شما چه زود زود آپ می کنی خانوم !!
و فکر گنجیشک از دیدگاه من ...
* یکم این بالا استراحت کنم بعد برم کنج اون دیوار خونه ی روبه رو رو یه دید بندازم شاید شد خونه ی جدیدمو بسازم !! به هر حال گنجیشک خانوم رو هم باید یه جور سورپرایز کرد دیگه ... ! بعده مبله کردن ٬ تو ولنتاین تقدیمش می کنم ! *
خدا شانس بده
سلام
... فدای تو
شاید از درد باشه یا تنهایی یا پر چونگی یا انرژی مفرط ... دیگه دیگه ..=)))
چقد ناز گفتی ... چقد خوبه که انقد به فکر سورپرایز کردنی ..... واقعا خدا شانس بده
خدا یکی نصیب منو تو بکنه از این گنجیشککای تو جلد گنجیشک نه عقابو کرکس
گنجیشکه دیگه!
اگه تفنگ بادی باشه میزنیمش اگه هم نباشه با سنگ میزنیمش.
مگه آزار داری حالا .. همچین می گی می زنمش اگاری داری یه کَرکَس یا عقاب می زنی یا یه پیشیه بی تربیتو
گنجشکک اشی مشی
گنجیشکک اشی مشی
گنجشک زار و خسته تنها رو بوم نشسته
غم تو چشای خیسش بال و پرش شکسته
بی آشیون و لونه مونده بی آب و دونه
خشکه گلوی ناودون منتظر بارونه
از تو حیاط از پنجره داد میزنم از حنجره
گنجیشکک اشی مشی رو بوم خونمون نشین
گربهٔ ما رحم نداره آبرو و شرم نداره
با سیبیلای چربش با اون زبون نرمش
یه وقت دیدی خرت کرد چادر مرگ سرت کرد
پاشو دیگه یالّا دیگه بپر رو یه بوم دیگه
گنجشکک اشی مشی بازم میگم اونجا نشین
برفم نیاد گولّه میشی شام و ناهار اون میشی
چه سیر باشه چه گشنه صد تا پرنده کشته
یه وقت دیدی خرت کرد چادر مرگ سرت کرد...
دوست خوبم به ولاگ منم یه سری بزن
با مزه بود .. ممنون بابت لطفت .. قشنگ بود
چشم سر فرصت حتما خواهم آمد
ممنون از اینکه قدم رنجه کردی و سر زدی :)
نمی دونم اما انگار شرور به نظر میاد. شاید داره فکر می کنه تا این بالا که رسیده پس باید بیشتر جون بکنه تا برسه هم پایه عقاب پرواز کنه. آره توو فکر عقاب شدنه... می دونی برا چی می خواد عقاب شه؟؟؟؟؟؟؟ تا بتونه بقیه گنجشکایی که راه عقاب نشدن رو بلد نبودن با منقار و پنجه های گنجیشکیش تیکه و پاره کنه. واسه همین داره پایین رو نگا می کنه می خواد ببینه نه که پلی پشت سرش سالم مونده آخه اون وقت وسوسه میشه برا دوباره گنجشک شدن.
مرسی
راستی منم آپم
واقعا خیلی شبیه این گنجیشک بود این مصداق ... خیلی بهش می اومد / ولی یه خورده هم تند رفتی دخمله ..ولی خوب بود ... دستت بسی درد نکنه
مقسی داری .. ممنون که قدم رنجه کردی نازنین
میام سر فرصت :)
من فکر می کنم نشسته اون بالا با خیال راحت داره دختر همسایه رو دید می زنه پدر سوخته
چرا داری این جوری دید می زنه ... پدر سوخته با اون قیافه ش مگه با دتر همساییه دعوا داره ...
راستی ساره جونم دیشب برات کلی نظر گذاشتم این بلاگفای ذلیل مرده همشو خورد
ای مرده شور بلاگ اسکای رو ببرن .. من اسکایم عزیزکم .. فا شما هایید
/ فدای تو جیگملم بشم من