سلام، اول سلام، به جون تو که فرق میکنیم من و بهنام اون اعصاب مصاب نداره هی حالا برو بگو تادعواتون دربیاد..! دوست کی حالا دلتو شکسته.
سلام ... سلام داداش نه بابا بهنام جای داداش پسر خوبیه .. واسه چی دعوامون در بیاد روزی هزار نفر دلمو می شکونن راستی از سمت من به این داداش بهنامت بگو .. ساره شوخی کرده و نیتش درسته بگی پیمانا
سلام ساره جون امروزه کار حکم کیمیارو پیدا کرده!!پیشنهاد میکنم اگه مناسبه از دستش ندی
سلام می دونم عزیزم .. ولی شرایطش رو ندارم این بابا صاحبه شرکته می گه همه روزه باید باشی سر کار که من دو روز در هفته رو هر کاری بکنم نمی تونم باشم کلا این چن ماه یه خورده سرم شلوغه ممنونم عزیزم بابت پیشنهادت
سلام، اول سلام، به جون تو که فرق میکنیم من و بهنام اون اعصاب مصاب نداره هی حالا برو بگو تادعواتون دربیاد..!
دوست کی حالا دلتو شکسته.
سلام ... سلام داداش

نه بابا بهنام جای داداش پسر خوبیه .. واسه چی دعوامون در بیاد
روزی هزار نفر دلمو می شکونن
راستی از سمت من به این داداش بهنامت بگو .. ساره شوخی کرده
و نیتش درسته
بگی پیمانا
سلام، این کارتم بده داداشت دیگه نره عسلویه...!
خداقوت_پیمان
سلامی دوباره
این کار به در داداشم نمی خوره .. مربوط به رشته ی منه :)
به جون خودم مادرم. ببخشید جون تو گفتم..!
اوف .. حالا چی شده مگه اشکال نداره
راستی وبلاگت از صبح تا حالا نمی اومد بالا الان اومده...!
خداقوت_پیمان
ببخشید دیگه :)
عمــق چشــــمان پـــــر از تنهاییـــــم را دیــد و رفت
ســــنگدل، بـــــر آرزوهـــای دلــــم خندیــــد و رفت
عاقبـــــــت گفتـــــــم بـــــــه او راز دل دیــــــوانه را
مـــن که گفـــتم دوستـــش دارم، چـرا رنجـید و رفت؟
ماهــــی در تنــگ زنــــدانی شده، حــــــرفی بــــزن
از همــان تـــوری که از دریــــا تو را دزدید و رفت
"شـــعله ی ایـــن شمــــع آتش مــی زنـد بر جان تو"
عاقبــــت پــــروانه ای ایـــــن جمله را نشنید و رفت
آه! این تصویـــر در آییـــنه تکــــراری شــــــده است
باز هم اشــکی به روی گــــونــه اش لغـــزید و رفت
"از چه رو بغض و غرور و قلب من با هم شکست؟"
عاشــقی دلسوختـــــه این نـــکته را پرســــید و رفت
ای خــــــدا! از آدمـــــــیزاد زمیـــــــــنی در گــــــذر
آن که از باغ بهشتت سیــب سرخــــی چـــید و رفت
غـــرق در رویــــــای تو بــــودم که پــــلکم بسته شد
یـــک فرشــــته آمــــد و روی مــرا بــــوسید و رفت
بازم می گم زیبا :)
عمــق چشــــمان پـــــر از تنهاییـــــم را دیــد و رفت
ســــنگدل، بـــــر آرزوهـــای دلــــم خندیــــد و رفت
عاقبـــــــت گفتـــــــم بـــــــه او راز دل دیــــــوانه را
مـــن که گفـــتم دوستـــش دارم، چـرا رنجـید و رفت؟
ماهــــی در تنــگ زنــــدانی شده، حــــــرفی بــــزن
از همــان تـــوری که از دریــــا تو را دزدید و رفت
"شـــعله ی ایـــن شمــــع آتش مــی زنـد بر جان تو"
عاقبــــت پــــروانه ای ایـــــن جمله را نشنید و رفت
آه! این تصویـــر در آییـــنه تکــــراری شــــــده است
باز هم اشــکی به روی گــــونــه اش لغـــزید و رفت
"از چه رو بغض و غرور و قلب من با هم شکست؟"
عاشــقی دلسوختـــــه این نـــکته را پرســــید و رفت
ای خــــــدا! از آدمـــــــیزاد زمیـــــــــنی در گــــــذر
آن که از باغ بهشتت سیــب سرخــــی چـــید و رفت
غـــرق در رویــــــای تو بــــودم که پــــلکم بسته شد
یـــک فرشــــته آمــــد و روی مــرا بــــوسید و رفت
واقعا زیبا .. ممنونم آقای کاوه
لطف عالی مستدام :)
سلام ساره جون
امروزه کار حکم کیمیارو پیدا کرده!!پیشنهاد میکنم اگه مناسبه از دستش ندی
سلام
می دونم عزیزم .. ولی شرایطش رو ندارم
این بابا صاحبه شرکته می گه همه روزه باید باشی سر کار که من دو روز در هفته رو هر کاری بکنم نمی تونم باشم
کلا این چن ماه یه خورده سرم شلوغه
ممنونم عزیزم بابت پیشنهادت
چی بود کارش ؟
بری راه آهن واسه مسافرا بای بای کنی ؟
نه بابا .. اونم کاریه واسه خودش .. چقدم تفریحی بود بابای کردن
ولی نه کاری که پیشنهاد شد مربوط به رشته م بود
خلاصه هرکس به طریقی باید دل شما رو بشکنه طبق پست قبلی خودت دیگه! ;)
-
تصدقت
آره دیگه .. کلا لذت می برن .. از ناراحت کردن ما
چه کنیم .. این جوری خوشن :)
آقایی