سرمام حاد تر شده ... نفسم بالا نمیاد
حالمم خیلی بده و تلویژن داره وضعیت سفید می ده.. کلا چیزی نمی ده فقط دره نشون می ده و من اینجا پشت این رایانه ی یارانه .. با یه ویندوز داغون نشسته م
دارم چه غلطی می کنم خودمم نمی دونم
و تو فیلم دارن هی صلوات می فرستن .. احتمالا نوری / شهاب سنگی چیزی دیدن ...
بارون از تهرون اومده اینجا ..
با یه وضعیتی خفن ..
هی می باره .. می باره
فرقی هم نمی کنه بارون جان ببار ما که فردا می خوایم از یه فضای بسته بریم تو فضای بسته ی دیگه ای
بارون جان هر چه دل تنگت می خواهد ببار
به قول یه آقایی که استاد هم بود و هست و خاکستری هم بود و هست .. سفید هم بود و هست عینهو کفتر کی می دونه بارون تو آبان یعنی چی ...
گفتم آبان یاده اون روزی افتادم که از یه جایی که خودمم نمی دونم کجاس پریدم تو دنیا
و گفتم اوووعـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه .... اوووعــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه
ای تو روحم با اون گریه کردنم
کاش به قول پشت یه وانتی که احتمالا وانت بود دنیا دنده عقب داشت
به سلامتی همه ی دختر ها که یه روز مادر شن و دخمل خودشونو بگیرن تو بغلشون
به نظر نمیاد ۱۱ ساله باشی!
نه ۱۱۰ سالمه اشتباه تایپی بود
اسم بذار با آدرس / لطفا
جیمیلتو می خوام چیکار
آخی بلا دوره عزیزم.ایشالله زود خوب بشی
میگم این ساره ی نوزاد ما چه جیگری بوده وقتی اومده و گریه کرده.
ایشالله ...خدا از دهنت بشنوه
آمـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــین
آره تپل هم بودم .. انقده ناز بودم
آبجی من آبانیه؟

به به به...یعنی تولدتوئه که آسمون داره به ماها لطف میکنه و می باره...
ممنون از اینکه به دنیا اومدی آبجی ساره خودم
مطمئن باش اون گریه(اوووع_____ه) مثل بارون این روزا باعث برکته...
انشالله وقتی دخملتو بغل گرفتی پسرت مشغول فوتبال بازی باشه
ببین تو چقدر خوبی
وقت تولدت آسمون به همه کادو می ده...
مبارکه خو
آره می گن که آبانیم ..




اولین سالی بود که پیش پیش تولدمو یادم اومد ... تو همه ی سال ها ۱۰ روز بعدش می فهمیدم که ای بابا تولدم رد شده
آخه این دنیا چی داشت که ما اومدیم توش ؟ واقعا چی داشت ؟
وای فرداد بی خیال مگه جوجه کشی دارم من ؟؟؟
دو تا چه خبره ؟
ممنوم داداش فرداد گلو مهربون
ممنون از حضور گرمت
چه مثل من
این روزها بغزمه ، اما اشکم نمیاد
وقتاییم که میاد ... داغونم
به به چه عجب .. احتمالا واسه شوما آفتاب از جنوب زده .. از این ورا ؟
بیا به خاطر آبجی ضعیفه بی خیال غمات شو .. غم که داره واسه ما اپیدمی میشه
این روزا همه دلتنگن .. حالا چی یا کی آروممون می کنه ؟ دقیقا نمی دونم
نوشتن حق مسلم ماست
آ÷م
همچنان "پ" ندارم ...
بله اونکه از مسلمم مسلم تره
چه عجب دیدیم شمارو ... احتمالا آفتاب از شمال زده بیرون
اون پ چی هس اون وخت .. پسر نداری ؟
پیاز نداری؟ .... پا نداری؟ .. پی نوشت نداری ؟
پا کن نداری ؟
این پ چی هس ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ :)
سرم درد می کنه!
احتمالا دارم توهم میزنم !
توهم چی ؟ اینکه سرت درد می کنه
دوست دارم
عزیزی ... خرابتیم
چه خوب که داری دوباره می نویسی ساره ..
تصدقت ..
آره چه خوب ... ولی اگه بدونی .. وقتی میام این پشت می شینم و میرم تو دنیای مجازی ... چقد حالم بده
منو یاده یه چیزی می ندازه که ... واقعا ناراحتم می کنه
قربانت داداش کوریون
منم از بارون خسته م بخدا
کل یوم نم کشیدیم رفت!
اخه این چه وضعیتیه؟ اصلا همه ش تقصیر این بوق ناشکره!!!
پیشاپیش تولدت مبااااااااااااااااااااااااااااارک عشق من
نم کشیدن پیشکش ... کلا دیدن بارون این روزا منو غمگین ترو افسرده تر می کنه
آره شاید تقصیر بوق باشه :(
ممنونم عزیز جان فریبا خواهری .... سروری ..
قربونت برم نازنین ...بوس