یکی هس که یه سری دختر دورشو گرفتن و خیلی قبولش دارن از جمله من
قبولش دارم چون دلم واسش می سوزه ...
این طرف به قول علی داداش کمپوت خودشو برای این دخترا تا قله شون خم می کنه
و برای اون اناث کلی مخلصم چاکرم میاد ..ولی به من که می رسه کلی کلاس واسم میاد
اون فک می کنه همه ی اون دخترا سطحشون از من بالاتره ..ولی اگه می دونست من کیمو کلا چن چندم ..این طوری منو تا قله ی خودش نمی کشوند
مشکل من اینه ک نمی خوام آدم ها رو تنها بذارم و ناراحتشون کنم
می ونم اگه دوروبره این طرف نباشم بهم می ریزه و تو هم می ره ..برای همین دورو برش هستمو حواسم بهش هس
کاش یه خورده منو بشناسهو قدر منو بدونه ..هر چند که همیشه این جوری بوده که وقتی دوروبری ها از دستم دادن تازه می فهمن..چی به چیه ؟
پ ن :
خدایا بنده هات خیلی منو اذیت می کنن..خیلی
هی قلبمو می شکوننو روحمو آزار می دن
خدایا نمیشه به بنده هات بگی انقد منو اذیت نکنن
خدایا به نظر تو چرا من فقط دارم سکوت می کنم و از خودم مایه می ذارم
خدایا اگه بدونی ساره ت چه درمونده شده ..اگه بدونی
خدایا ساره وقتی میاد پیشت نیششو تا بنا گوش باز می کنهو کلی سرخاب سفیداب می کنهوصورتشو با سیلی سرخ نگه می داره که نکنه یه وقت تو از ناراحتیش ناراحت شی
خدایا بیا قلبمو ببین چقد روووش درز برداشته
هروز نخ سوزنم دستمهو دارم پینه ش می کنم ..دوستام می گن ساره خیاطیت حرف نداره
ولی من بهشون می گم خیاط من نیستم من شاگرد خیاطم ...
این وسط خیاط خدامه
سلام، اسم کاش می گفتی.
خداقوت_پیمان
سلام
نگفتم دیگه ..دی :
ساره جونم اگه دوسش داری رهاش کن تا بفهمه اونم دوست داره یا نه وقتی هستی اینو نمی فهمه بس که هستی.
اگه فقط دلت براش می سوزه باز رهاش کن چون یه روزی به خودت میای و دلتو سرزنش می کنی و این خیلی بدتر از الان برات گرون تموم میشه.
آره دوسم داره ولی انقد مغروره که ابرازش نمی کنه
البته دوست داشتی که دارم می گم هم برای خودمهم برای اون به معنی عشق نیستا .. اشتباه نشه
آره خود به خود داریم از هم دور میشیم ..
ساره ی من هر روز تحمل نکن که دلتو بشکنن عزیزم اگه سکوتت بهت آرامش نمیده به دلت ظلم نکن و بریزش بیرون شجاع باش و قدر خودت و دلتو بدون عزیزم.
اگه کم بیاری همه چیزو از دست میدی حتی خودتو پس نذار کازر به اونجاها بکشه.
نه هنوزم معتقدم اون گناه داره .. بذار دلش خوش باشه که غرورشو جلوم نمی شکونه .. و بذار برای یکی کلاس بیاد .. مهم نیس
اون این جوری شاید به یه رضایت می رسه ..
فعلا که دارم با خورده فرمایشاتش راه میام
ببخشید اینقدر حرف زدم فقط اختلاط دوستانه بود





سالاری ..جونمی

این علی آقا کمپوت حکمت و بی نیازیه، از فرمایشاتشون بهره وافر ببرین و خدا رو شکر کنین که تا قله برای کسی خم نمیشین ..
بله بله حکمتو بی نیازیه .. این علی کمپوت یه موقع ها که به سرش یه گلدون می خوره حرفای اون جوری می زنه ...داداشمه علی
ولی دقیقا بر عکس همش دارم خم میشم .. و این طرف که کلا ما رو به کف پاش رسوند ..و باید خیلی کیف کرده باشه
کیف کرده می دونم
تولدت مبارک گلممممممممممم
قربونت برم ..فدایی داری داغون ..
بوووووووووووووووووووووس
سلام ساره جان
من خوبم
نزدیک بود که اتفاقات بدی بیوفته ولی خوب تموم شد آخرش
مرسی از احوالپرسیت دخترم
یکی دو روز تو شهرتون بودم
قربانت کئی
سلام علی داداش جان
خدا رو شکر که همه چی خوبه و تو خوبی
و خدا رو شکر که ختم به خیر شد
حالا باز شد شهر ما این شهر بی بخار که یه برفم توش نمیاد
سالاری باکله
یه کم ساده تر بگیر . با خودتم رو راست تر باش ببین واقعا با خودت چند چندی؟
خدا هم بزرگه ...
چیو ساده بگیرم هکنون .. گرفتم ..ساده گرفتم
ولی اون خیلی مغروره ...
مهم نیست با خودم چند چندم .. مهم اینکه اون تو برخوردش با من .. همیشه منو تحقیر کرده ..یعنی یه جورایی همیشه از خیلی بلاهاش به من نگاه کرده ..چون که منونمی شناسه
بگذریم .. بی خیال
خدایا بنده هات خیلی منو اذیت می کنن..خیلی
هی قلبمو می شکوننو روحمو آزار می دن
ساره جونی غصه نخور بزن بر طبل بی عاری بیا مث من شو من که دیگه خسته ام خسته ی خسته از دست همه
بهترین ارزوهارو واست دارم ساره