بگذریم از این که نصفه شب دیشب یه خواب بد دیدم و کلی ترسیدم ..و حالم گرفته شد و
این که خونواده صبح علل الطلوع امروز قرار کله پاچه داشتنو من از اون بی خبر ..
باباجان گرام رفته سر صبح کله پاچهو نون سنگگ داغ گرفته ..صُبی همه زدن تو رگ
منظورم 7 صبحه ..
بعدشم که همشون طبق معمول جمعه ها جیم فَنگ شدن رفتن بیرون
نارنجشم ماله دم درمون بوده ..
و بنده تو خواب ناز تشریف داشتم ..چقد خسته بودما ..
از همه ی اینا گذشته امسال تونستم یه بوت 60 ..70 تومنی رو 30 تومن بخرم ..خودمم هنوز باورم نمیشه ..
دیروز در یه طرح ضربتی رفتیم یه بوت گرفتیم
یکی دو تا قلم جنس دیگه مونده که بگیرم ..کلا خیالم راحت میشه ..
کلا من عاشق کفشم ..مامانم می گفت این ساره اگه دو هزار تا کفشم داشته باشه بازم می ره کفش می خره ..
( کلا مامانمون به ما آیکون متلک )
هنوز لای جُزواتمو برای اون دو امتحان هفته ی بعدباز نکردم ..
قده یه فیل خسته م ..روحا . . . جسما ..
مخصوصا روحا ....ای خدا تو روح این ساره که هیچ وخت راضی نیست ...
از بس که توقعش بالاست
هنوز صبحونه نخوردم ..
کله پاچه با نارنجو ..نونه نیمه داغو ..اینا دیگه .
دوستان بفرمایید ساعت دَهی *
معنی نوشت :
ساعت دَهی*/ فک کنم به همون صبحونه ی دوم می گن که دو سه ساعت قبله ناهار می خورن دیگه _____ دی :
ساعت دهی فکر کنم فقط مازندران رسمه
ما یه بار اومدیم ساری یه چیزی بخریم قیمتهارو دیدیم مخمون سوت کشید شما کجا مفت میخری؟
آره منم همین فکرو می کنم :)

پسر خوب اسم شهرمو نگو دیگه .
تازشم ..گفتم که قیمت این کفشه کلا 60 تو خورده ای تا هفتاد تومن بود
مرده هراج کرده بود ..می خواست مغازشو ببنده ..
آره ساری عوضه بابل خیلی گرونه
قائم شهر هم که دیگه اوورته ..خداییش لباس تو قائم شهر از همه جا ارزون تره ..چرا نمی دونم ؟
من زرنگم دیگه ..کلی می گردم که جنس آک با قیمت خوب بخرم ..پول الکی نمی دیم ما
دی :