قُلنج های مغز یک ضعیفه

به قول دکتر بوق ورود افراد گَنده دماغ ممنون ( شما بخون متلقا ممنوع)

قُلنج های مغز یک ضعیفه

به قول دکتر بوق ورود افراد گَنده دماغ ممنون ( شما بخون متلقا ممنوع)

ادامه ی داستان . . .

بعد شب جمعه رو منو مهیار رفتیم پونک خون ی عمه بزرگه ی من ..

یه عمه و شوهر عمه ی دوس داشتنی

بعدم که بعده شام رفتیم پیاده روی و بعدشم رفتیم یه ذرت مکزیکی خوردیم بعد هم اومدیم خونه ی مهیار اینا

کلا فک کنم منو مهیار هردومون شکمو باشیم

بعدم که فردا صبحش نرفتیم در راهپیمایی عظیم 22 بهمن شرکت کنیم ...چرا که من با مامان سیما رفتیم برای اندازه ی لباس عروسی و

مهیارم که موند خونه کلی کار داشت که بهشون برسه

کلا اگه اینام نبودم بازم فک نمی کنم می رفتیم راهپیمایی ..حال چرا   !!؟ بماند ..

بعدم که کلی امورات دیگه ..

بعدشم که مهیار برای من و خواهرش برای شبه شنبه بلیط گرفت که بیایم شمال

منم که از یه شنبه صبح تا همین دیروز ظهر دنبال ثبت نام برای ارشدم بودم

اگه خدا بخواد از هفته ی بعد رو صندلی ارشد می شینم ..

و برام خیلی غیر منتظره بود شروع ارشد از همین ترم

یه جورایی خیلی برام یه دفعه ای شد ..

این چن روز همش دارم فک می کنم ..

همش دارم فک می کنم باید چه تبرنامه ریزی هایی برا ارشد بکنم .... خیلی ایده ها دارم ولی نمی دونم از پسشون بر میام یا نه ..

همش نگران اینم که آیا به اهدافم می رسم یا نه

واسه همین بود که می گفتم می خوام با یکی صحبت کنم

و کلا اینا رو گفتم که بگم این چن روز کجا بودم

در کل بازم معذرت بابت نبودنم ..ولی این جوریه دیگه .

چه میشه کرد

ولی دوستان بدونید که خوده منم خیلی دلم براتون تنگ میشه وقتی نیستم یا نیستید


خسته ی همتون __ ساره


نظرات 6 + ارسال نظر
من سه‌شنبه 25 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 03:32 ب.ظ http://www.1man-1to-ma.blogfa.com

وقتی تو نیستی

نه هست های ما

چونانکه بایدند

نه بایدها...

مثل همیشه آخر حرفم

وحرف آخرم را

با بغض می خورم

عمری است

لبخندهای لاغر خود را

دردل ذخیره می کنم:

باشد برای روز مبادا!

اما

در صفحه های تقویم

روزی به نام روز مبادا نیست


آن روز هرچه باشد

روزی شبیه دیروز

روزی شبیه فردا

روزی درست مثل همین روزهای ماست

اما کسی چه می داند؟

شاید

امروزنیز روزمبادا

باشد!

وقتی تونیستی

نه هست های ما

چونانکه بایدند

نه بایدها...

هرروز بی تو

روز مباداست!

ممنون

فرهاد سه‌شنبه 25 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 08:19 ب.ظ http://semicolon.blogsky.com

خوش بگذرونین.امیدوارم آب و هوا با شما یاری کنه
راستی ولنتاین رو به هردوتاتون تبریک میگم.

من که اومدم الان اینجام ..یعنی ولایت خودم .
اونایی که تعریف کردم ماله جمعه و شنبه بود ..حواست کجاس داداش من
عاشقی هاااااااااااااا..آره فرهاد ؟
ممنونم فرهاد ..
لطفت مستدام

ت سه‌شنبه 25 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 08:54 ب.ظ http://http://kheilidoorkheilinazdik.mihanblog.com/

خوش گذشت؟

جای شما خالی
همسر بنده مگه می ذارن به آدم خوش نگذره

علی سه‌شنبه 25 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 09:26 ب.ظ http://hotlove133.blogfa.com

ما هم خسته ی توایم بانو...
پ.ن: قویترین دختری که من تا حالا دیدم ، مطمئنا به تمام اهدافش خواهد رسید... چون نیتش از هر کسی پاکتره...

شما لطف دارید
بازم می گم شما لطف دارید ..شرمنده نفرمایین
خداکنه همین طور باشه
التماس دعا دارم علی آقا

وفا(امید) سه‌شنبه 25 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 10:38 ب.ظ http://www.rozegarejavani.mihanblog.com

همین که به دوستان خوش میگذره خوشحال کننده هست الهی همیشه دلت شاد باشه هم شما هم همه جوونای این سرزمین..

آره خب ..خوشی ما هم تا موقعی که مهیار هست ..خوشه ..اون که نیست دنیامون ناخوشه
ممنونم امید داداش مهربان

نازپری سه‌شنبه 25 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 10:47 ب.ظ

خوش بگذره
وموفق باشی
خیلی برات خوشحالم

شما خیلی خیلی لطف داری خانومم
قربونتون ..ان شااله هر چی از پروردگار می خواین بهتون بده
بوس :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد