قُلنج های مغز یک ضعیفه

به قول دکتر بوق ورود افراد گَنده دماغ ممنون ( شما بخون متلقا ممنوع)

قُلنج های مغز یک ضعیفه

به قول دکتر بوق ورود افراد گَنده دماغ ممنون ( شما بخون متلقا ممنوع)

نمی بینم


زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم

بر این تکرار در تکرار پایانی نمی بینم

 

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم

ولی از خویشتن جز گردی به دامانی نمی بینم

 

چه بر ما رفته است ای عمر ؟ ای یاقوت بی قیمت !

 که غیر از مرگ گردنبند ارزانی نمی بینم

 

زمین از دلبران خالی ست یا من چشم و دل سیرم ؟

که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

 

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد

که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم


                                                                           *  نظری *

 


نظرات 1 + ارسال نظر
فرداد شنبه 29 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 02:55 ب.ظ http://ghabe7.blogsky.com

سلام آبجی
من این آهنگ رو( که در وبلاگت گذاشتی) یه زمانی تو ماشینم که می ذاشتم صدا رو بلند می کردم و باهاش می خوندم....
چه زود گذشت...
حق یارت ساره جان.

سلام داداشم
همیشه زود می گذره داداشی ..همیشه
علی نگه دارت داداش جان

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد