زمستان ..
قطره های باران ..
دانه های برف سرگردان
هوای مطبوع ..
خنکای بهار ..
خزه های بیرون زده روی دیوار
شکوفه های گُوله شده ،
روی شاخه های پشت پنجره
کبوتر های شازده ی همسایه
بق بقو کردن های بی دغدغه
نگاه من ..
نگاه او
آه های بیرون زده از سبوه
حرف های ناگفته
طنین نشنیده
سرزمین سبز ...
درخت های آزاد
طبقه ی هم کف ...
روزنامه های روز میز
خود کار های رنگارنگ توی کیف
قفسه ی کتاب های مذهبی . . .
پتوی تابستانه ی آبی
مادر بزرگ پیر . . .
بخاری قدیمی دوران دو نفری پدری و مادری
خنده های برادرانه
دست های مهربان مادرانه
جیغ کشیدن های دخترک ناز و دُردانه
نگاه های مهبوط زن کهنسال
توپ بازی های پسرک های کوچکو خردسال
همه و همه نشان زندگیست ..
همه و همه نشان بندگیست
نشان حضور توست ..
نشان بود توست
خدای من
تویی تنها ؛ جود من
....زنده باد آبجی ساره خودم.
کیف کردم از این شعر زیبا.
چقدر روان ...چقدر درست...
چقدر زندگی در برون و درونش جاریه...
احسنت آبجی جانم.
سلام نازنین برادر
خیلی لطف داری داداش بزرگ من ..
سر شار زندگی بودنم به پای تو که نمی رسه فرداد ..می رسه ؟!
نمی رسه ...داداش فرداد من چی که یه عاشق بالفطره ی واقعیه ..
داداش فردادم چی !!!
شرمنده نکن آبجی کوچیکتو فرداد ..ساه این همه لایق نیست
ممنونم ..
حضورت برام یه دنیا دلگرمیه ..
یه دنیا انگیزه ..
قربان برادرم
چطوری دختر ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
این زمستونه دپرسم کرده تموم بشه بره من یه کمی پروبال بگیرم
خوشحال بشم زود به زود اپ کنم بخدا .
از بقیه خبر گرفتی ؟؟؟ اگه مردن یه ندائی بده من مشکیمو دربیارم
:)))))))))))))))))))))))))))))))
خوبم ..خدا رو شکر ..می گذزه
تو خوبی نازنین !؟
ای جانم دخمل ناز ساره . . . الیکوی من چرا با دونه های برفش نمی رقصی و شادی نمی کنی
پرو بال گرفتن که فقط با شکوفه زدن زردآلو هاهو گوجه سبز ها نیست
هست ؟:)) نیست عزیزو نازنین
تو شاد باش ..با قطره های بارون شاد باش
الهی که شاد شی ..و شادیت تا عمر عمر باقیست ..مستدام بمونه
نمی دونم والا ...زبونتو گاز بگیر دختر :)
ان شالله که سالمو سلامتن
بوس ناز گل من
یه بوس نمی دی به آبجی ساره ؟!!
سلام بر ساره خانوم گل


خوبی؟ چقد قشنگ نوشته بودی
جداً طبع شعرت خیلی خوبه ها
شاد باشی و پیروز دوست گلم
سلام بر نازنین بیتا
ممنونم عزیزم ..شما چطوری ؟
شما لطف داری ..قشنگ خوندیش عزیز من
شما لطف داری نازگل خانوم ..شرمنده نفرما
مستدامو سلامت باشی در پناه حق
بوس
سلام دوست خوبم...نه نه نه!!!یه دقیقه صبر کن بعد اگه نخواستی پاکش کن... میخواستم ازتون یه خواهش کنم...میخواستم خواهش کنم اگه میشه توی نظرسنجی که داخل وبلاگم گذاشتم شرکت کنید...این کار بهم قوت قلب میده که روز به روز بتونم وبمو به سمت پیشرفت سوق بدم...امیدوارم که درخواستمو رد نکنید...روزها به کامتون و خدا به همراهتون
منو نفرین کردی؟ .... منو نفرین کردی؟.... منو نفرین کردی؟... نه تو منو نفرین کردی؟....آره؟
اول وبلاک منو باز کردی اینو خیلی راحت میشه حدس زد..
حال کردم خیط شدی...
میهن بلاگ خواست دماختو بسوزونه...
آره . . . تو رو و اون دوستای میهن بلاگیتو

آره تو راس می گی لوه
ببند نیشتو امید
میهن بلاگ بی جا کرده ..
جالب شعری بود بانو...
این سبوه منو کشته
بعد خط آخر "جود من" رو نفهمیدم یعنی چه؟؟
جود من ..منظور همون وجود بوده که شاعرش درش تخلص کرده
در مرام ما نبود به میهمانی ، میهمان نرفتن
گفته بودم آمدنتان بابی است برای همواره خواندتان ، الوعده وفا ....
سلام ساره ی عزیز
ضمن تشکر از حضورت در مذاب ها
نوشته ی ساده و صمیمانه ات را خواندم ، آکنده از حس جاری زندگی بود و نشان از دقت نگاه شما در بطن اجزاء زندگی...
آیه هایی که بر شمردید همه بیانگر حضوری لایتناهی است که در مقابل نگاه های کم سو خیلی ها دیده نمیشوند و یا اگر دیده میشوند پرسیده نمیشوند که در پس این همه بودن ها شدیدا" قابل تامل کدام وجود باشکوه هست که اینگونه زیبا و دقیق این هست ها را خلق کرده است ! و به تعبیر زیبایی از قیصز عزیز گاهی برای فهم چقدر زود دیر میشود.
ممنونم
سلام جناب سپهر
خواهش میشه ..وظیفه بود
ممنوم و تشکر بابت درک شما از این متن ..ممنونم از نکاتی که متذکر شدید
و سپاس فروان بابت حضورتان ..درب این خانه ..همیشه به روی دوستانی چون شما باز است و ممنونم از داداش فرداد که سبب خیر برای آمدنم به بلاگتان شد ..
انشاالله متمادیا برای خوانش حرف های تنهاییتان مزاحمتان خواهیم شد
بازم سپاسگذارم ..
یا علی
یک روز بعد از ظهر وقتی اسمیت داشت از کار برمیگشت خانه، سر راه زن مسنی را دید که ماشینش خراب شده و ترسان توی برف ایستاده بود .اون زن برای او دست تکان داد تا متوقف شود. اسمیت پیاده شد و خودشو معرفی کرد و گفت من اومدم کمکتون کنم. زن گفت صدها ماشین از جلوی من رد شدند ولی کسی نایستاد، این واقعا لطف شماست .وقتی که او لاستیک رو عوض کرد و درب صندوق عقب رو بست و آماده رفتن شد, زن پرسید:" من چقدر باید بپردازم؟" و او به زن چنین گفت: " شما هیچ بدهی به من ندارید. من هم در این چنین شرایطی بوده ام. و روزی یکنفر هم به من کمک کرد¸همونطور که من به شما کمک کردم. اگر تو واقعا می خواهی که بدهیت رو به من بپردازی¸باید این کار رو بکنی. نگذار زنجیر عشق به تو ختم بشه!" چند مایل جلوتر زن کافه کوچکی رو دید و رفت تو تا چیزی بخوره و بعد راهشو ادامه بده ولی نتونست بی توجه از لبخند شیرین زن پیشخدمتی بگذره که می بایست هشت ماهه باردار باشه و از خستگی روی پا بند نبود. . او داستان زندگی پیشخدمت رو نمی دانست¸واحتمالا هیچ گاه هم نخواهد فهمید. وقتی که پیشخدمت رفت تا بقیه صد دلار شو بیاره ، زن از در بیرون رفته بود ، درحالیکه بر روی دستمال سفره یادداشتی رو باقی گذاشته بود. وقتی پیشخدمت نوشته زن رو می خوند اشک در چشمانش جمع شده بود.در یادداشت چنین نوشته بود:" شما هیچ بدهی به من ندارید. من هم در این چنین شرایطی بوده ام. و روزی یکنفر هم به من کمک کرد،همونطور که من به شما کمک کردم. اگر تو واقعا می خواهی که بدهیت رو به من بپردازی،باید این کار رو بکنی. نگذار زنجیر عشق به تو ختم بشه!". همان شب وقتی زن پیشخدمت از سرکار به خونه رفت در حالیکه به اون پول و یادداشت زن فکر میکرد به شوهرش گفت :"دوستت دارم اسمیت همه چیز داره درست میشه."
ااااااااااااااااااااااااااااااااه
انگار سال هاست اسم آیدا تو این وبلاگ قشنگ نوشته نشده
ساره جونم تو که باز با بلاگفا و میهن و ... مشکل داری عزیزم.صبور باش صبور
یعنی چی سال هاست که نوشته نشده
؟
نوشته س که ..آیدایی منظورت چیه نازنین
باشه ناز گل خانوم ..فقط ما باید صبوری به خرج بدیم دیگه
درود بر شما .....
چند وقتی بود سر نزده بودم .... شلوغ بودم
سروده شما پر است از زندگی ... آن هم از نوع قدیمش ... زیبا و سرشار از شادی و خاطره ....
من هم با یک سروده جدید بروزم .... خوشحال میشم نظر شما که دستی به قلم داری نظرت رو بدونم
پیروز و سرافراز و ... شاد .... باشی
سلام بر جناب ساکی
خوشحالم از حضورتون در بلاگم
شما لطف دارید ...نوایی بود از دلم ..
حالا من یه آماتورم در آماتور
ولی خب حتما سر خواهم زد ..
سربلندو سلامت باشید در پناه حق
احساس زیبایت ستودنی است
عزیزم
خیلی زیبا بود
ممنونم خانومی
شما بسیار لطف داری
بوس نازنین
سلام.این از خودتون بود؟
قشنگ بود..مخصوصا اخرش!
حق نگهدارتون باشه
سلام ..بله عزیزم
خوشحالم که خوشتون اومده
در پناه حق سلامتو پیروز باشید
خانومی ناراحت شدم که از این به بعد کمتر هستید ..تازه باهاتون آشنا شده بودم و می خواستم از حضورتون بیشتر استفاده ببرم ..
سلام
به به چی گفتی خیلی قشنگه ها جدی میگم
نمی دونی ککه وقتی معتاد وب باشی بعد وبت قطع باشه چه دردناکه
سلام عزیزم
ممنونم عزیزم ..لطف داری مهربون
درکت می کنم اهام جان ..منم تو یه دوره ای همین طوری بود
ولی الان خدا رو شکر و گوش شیطون کر راحت شدم
سلام عزیزم
ممنونم از لطف و محبتون. شما برام دعا کنید،انشالله با یاری خدا اگه حیاتی باشه 2تیر برمیگردم. البته اگه عمری باقی باشه.یکم تیرماه کنکور دارم. شدیدا محتاجم به دعای خیر عزیزانی همچون شما.
سلام نازنین
خواهش میشه ..ان شالله موفق می شید ..و سر بلند از این آزمون میاید بیرون ..
آمین
حتما
قربانت ..بوس