یادش به خیر ...اون اولا که ضعیفه بودیم البت الان هم هستیم ولی دیگه کسی از ابهت ضعیفه بودنمون حساب نمی بره
شوهرم نداشتیم ..برا خودمون برو بیایی داشتیم ..
کلی رفیق داشتیم که کلی خوشو خرم می اومدن می رفتن ..
حالا چی ؟ هیچی
هیشکی واسه عرائض ما تره هم خورد نمی کنه ..یه علی داداش داشتیم ..که همیشه بود و کلی آبدیت بود ..از وقتی اومده شهرمون نه تنها خیلی کم هست تازه اصلا ما رو آدم حساب نمی کنهو هر چی می گیم بابا بیشتر بنویس نمی نویسه
یه داداش بهروز فخار ذلیل شده هم بود که کلی مرامو معرفت داشت ..اونم نمی دونم چه مرگش شده که هی رابه را غیبت صغراهو کبرا داره ..
حالا این بهروز فخار با اینسر کار علیه های کبرا خانوم و صغرا خانوم چه سَّرو سری داره خدا عالم هستو خدا
هیچی دیگه جونم براتون بگه که ما یه رفیق داشتیم که تو خیابون قارن شهرمون یه چشم پزشکی داشت ..
خودش می گفت وقتی مجرد بوده کُرور کُرور مریض داشته ..ولی از وقتی ازدواج کرده تو مطبش پرنده که چه عرض کنیم حتی چرنده هو خزندهو گزنده هم پر نمی زد
خودش احتمالا می داده که نود درصد اون مریضا یا خواستگاراش بودن یا پدرو مادرو خواهرو برادر خواستگاراش (این داستان فقط جهت مزاح بود و مزاح نه چیز دیگری و از هیچ ارزش قانونی بر خوردار نیست
)
چشم پزشکه توهم زده
احتمالا
:)
سلام
بنده بار دیگر با توجه به در پیش بودن عید نوروز بساط خودمو در این پنجشنبه بازار پهن میکنم....
مشکلی نیست ساره جان یه طلاقنامه تقلبی کپی کن اینجا اونایی که رفتن برمی گردند.... مدارک تقلبی که خیلیا میسازن و ارائه میکنن یکیش هم تو ارائه کن مشکلت حل بشه... یادت رفته بچه محل خدابیامرزت با مدرک تقلبی داشت وزیر میشد....
خب حالا مزاحم نشو برو کنار بذار مشتری بیاد...
بدو بدو اینور بازار حراجش کردیم...
سلام بر امید ..



امید داداش میشه بساطتو بیای تو پارکینگ روشن تو قارن هم پهن کنی تا ما هم مستفیظ یا مستفیذ یا مستفیض شیم :)
مدرکت تقلبی رو کردن هم جربزهوو ..جرات می خواد که شما بابلی های قائم شهری الاصل ندارید (کردانو عرض می کنم )حالت جا اومد لوه ..؟!
خدا بیامرزتش ..اون بنده خدا اسیر خاکه ..بهتر دیگه در موردش چیزی نگیم ..
تو بلند شو بیا پارکینگ روشن مشتری هات با من ...همه شو می پرونم
الان شما بابلی با اون شهرت معروفتون (خساست ) اهل حراج هم هستید آیا ؟
ای خواهر زمونه ایه ها می بینی؟ یاد اون فیلمه بود همیشه پای یک زن در میان است افتادم
دقیقا زمونه ایه ..البته یه چی مرسومه ..که قدیمو جدید نداره خواهر گله
ای بابا ساره جونم تو هم که همش هوات بارونی میشه و دلتنگ میشی و هی از هوات ناراضی هستی عزیزم.همه ی اونایی که نیستن و نمیان و کم میان یه ذره هم حسشون بهت کم نمی شه بس که دلنشینی عزیزم.
نه بابا ما که ناراضی نیستیم ..ما با این پست خواستیم بگیم ...د.وستانمون هنوز هم برامون ارزشمندند ..
قربونت برم عزیزم ..می دونم
بوس
نه همین پنجشنبه بازار اینجا بهتره مشتریهاش خوبه ....
اتفاقا ما کلا دست و دلبازیم واسه همینه که شپش تو جیبامون پشتک وارو میزنه ...
ما دست و دلباز نبودیم دست فروشی نمیکردیم تو وبلاگت الان داشتیم تو ویلامون کنار شومینه یه فنجون کاپوچینو میخوردم و از زندگی لذت میبردم...
هی امان از این روزگار و اون آدمهایی که قراره هفته بعد تو بهشون رای بدی....
پنجشنبه بازارتون کجاس خو من بیام خرید ..سر راهم یه سری هم به بساطتت بزنیم بد نیس خو ..

اوه آقای عاشق کاپاچینو ..ما رو یه فنجون مهمون نمی کنی ... تنها تنها می خوری ..ای داد بی داد بابلی خسیس
خبه خبه از خودت مایه بذار ..می ری ژای صندوق رای ..
البت که خو معلومه می رم ..واسه عرق ملی هم شده و کوری چشم دشمنان (انگلیس ..امریکا ..و بقیه ی خناس ها حتما خواهم رفت
پنجشنبه بازار همین وبلاگ تو هست دیگه ... دیر میگیریا!!!!!!!!
بابا عرق ملی بابا تعصب.....
ده برابر این دشمنان داخل هستن که بابا اول اینارو برس بعد برو خارج....
بابا دشمان داخل که ناک اوتن بابا ..کجای کاری ؟

مهم اون اون وریان
تو هم هم هنوز ساره رو نشناختی ها ساره ..خیلی با کلمات این ورو اون ور می کنه
بابا به ته خط رسیده ...
امید آبجیت بهت پیشنهاد می ده تو هم بیای ..بد نمی گذره ..یه هوایی هم می خوری واسه سلول های خاکستری مغزت یه معجونی می شه ها
بابا آی کیو ... عمرا منظورمو از دشمنان داخلی فهمیده باشی....
بابا ۴نفر باید غلطهای املاییتو درست کنند موندم کی به تو لیسانس داده آخ دستم اگه بهش برسه...
کجا خوش میگذره؟
فهمیدم ..من از همین دشمانان داخل گفتنت ..به هزار جا ذهنم رفت و منظورتو بهتر از خودت گرفتم ..
باشه اگه دلت این جوری خنک میشه ساره آیکیو ..ساره ضعیفه ..مگه شماشک داری ؟
تو آی کیو بودنو ضعیفه بودن ساره ..شک داری ؟شک داری داداشی ؟
اینا غلط املایی نیستن ..این اشتباهات به خاطر تایپ سریعمه
اوکی ؟
خیلی هم خوش می گذره ..چش بصیرت می خواد که تو علل الحاضر انگاری نداری
نه بابا راه افتادی ضعیفه... حیف که نباید با ضعیفه جماعت کل کل کرد... ناراحت شدنتون گناه داره... الهییییییییییی....
نه جان من کل کل کن ببینم چن مرده حلاجی ؟
دارم کلی می خندم برا چی ناراحت ..؟
کلا من کارم کل کله ..اونم عجیب
داداش امید جان راحت باش
دورد
آن دکتر الکی ِ پولکی ِ این شکلکیِ ِ ---»
شاد و پیروز و تندرست و سبز و نویسا باشید
بدرود
سلام بر جناب خورشید عزیز
راس می گویید ..دکتر که هیچی ..اصلا کلهم مارو آدم حساب نمی کنه
چی بگم والا
ما که دستمان به جایی بند نیست :(
ان شالله که با انرژی مضاعف تر و آپ های بسار جدید تر از قبل بر گردن ..ما که امید واریم
ببینم خدا چی می خواد
مستدامو پیروز باشید خورشید بزرگ وار
شما همیشه عزیزید
احتمالا دوستان سرشون شلوغه . ماهم دلمون برای بابای بزرگوار ایلیای جیگر تنگ شده
نصف دینت کامل شده عزیزم چی از این بهتر
شما لطف دارید
احتمالا
بله ..علی آقا واقعا کمرنگ شدن
بله من مزاح عرض می کنم ..شوهر داشتن هم نعمتی س که خدا وندگار نصیب یک زن می کنه
قربان حضورتان ناز گل خانوم
سلام ساره
من که قبل از اینکه بیام تو شهرتون گفتم شاید نتونم بنویسم یادت میاد گفتم داره عمر این وبلاگ تموم میشه ؟ یادت میاد ؟
وقت نمی کنم نت برای خونه بگیرم بخدا
بعدشم شوهر برکت میاره دخترم نه رکود
کئی
نخش
سلام داداش علی عزیز




ببین مغلته نکن علی ؟
تو گفتی همه ی اون موارد کوتاه مدته ..حالا نیا اینجا چو درس نکن تو رو خدا
کی گفتی ؟ شیطونه می گه ...
تو رو خدا وقت کن ..خواهش میشه بابا
بله بله ...اون که البته ..
برکت نان آب ..بچه ..
باکله ای اونم مرغوبش ..
فکر میکردم مجردی !
خب این روزا دیگه تو فاز تبلیغات نامزد مورد علاقه تون هستیم دیگه..
بعد اوشون کی باشن ؟
اون کلمه هستید بود و منظورش شما بودین
امید من نگرفتم منظورت از این جمله چیه خو ؟
شوهر کردی پای نت چیکتر میکنی تو آخه ؟؟
ضعیفه برو بشین منجوق دوزی و ملیله دوزی و خیاطی و آش پختن یاد بگیر که فردا شوهرت نیاد ساعت 9 بذارتت دم خونه مامانتینا .
خلاصه از ما گفتن بودا .
ولی کلا فکر کنم یه اتفاقائی افتاده از هیشکی هیش خبری نیس
سفارشات مادر بزرگانه ت تموم نشده الی ..

یکی باید خودتو راهنمایی کنه
نه بابا احتمالا همه چی و همه جا امنو امانه
قربونت برم
بوس
نه دیگه...
همین جوری مزاح مزاح هم که نمیشه...
حرفتو زدی دیگه...
واقعا باورم شد شوهر کردی..
چون این تقریبا تو 120٪ متاهلا مرسومه که به مجردا میگن زن نگیریها...شوهر نکنیها..
دیوونه ای مگه؟!
اما کور خوندی زن میگیرم هوار تا...
از لج تو شاید شوهرم بکنم...!
نه همچی من مزاح مزاح نگفتم که ..بستگی به گیرایی مخاطب داره جان ویکی

اتفاقا من به همه می گم ازدواج کنید ..والا
آقا شما زن بگیر ..شوهر کن ..بچه بیار ..اصلا هر جور که صلاح دانی
چیه از پیمان یاد گرفتی؟
سلام ساره جون خودم
خواهر جونم
خیلی زیبا بود
خوش باشی
جیگرتو خیلی زیباست
سلام نازی جون
ممنونمم
تو جیگر منو از کجا دیدی که می گی خیلی زیباست ؟
درود بر شما .....
.... برعکس خیلی از دوستان و نزدیکان ... البته در میان دوستان این گونه ابراز نظرات با کلماتی چون (زی زی ) پاسخ داده می شود
دوران خوش آن بود که با دوست به سر شد
باقی همه بی حاصلی و بی ثمری بود
من به دوران مجردی اینجوری نگاه می کنم ..... خانومم بعضی وقتا فکر میکنه شاید دارم براش لاف میزنم ولی واقعیت اینه از وضع موجود خیلی راضیم
سلام بر جناب ساکی

نه بابا ..ولی منمی گم هیچی مثه خونواده ی آدم نمیشه ..اللبته هر کسی و هر چیزی جایگاه خودش رو داره
پس چه خوش به حال خانومتون شده
البته من مطمئنم خانوم شما در نقش آفرینی خویش بسیاز توانمنمدم که شما این چنین (زی زی ) خوانده می شوید
چه طوری عزیز خوبی؟ چه خبرا؟
ممنومم الهام جونم ..
هیچی خبرا دس شماست
کوش این پیمان بی وجود پس ؟
خوبی خانم خوشگله؟
ممنونم ناز گل خانوم ..شما خوبی ؟
بوس
سلام ..
خوبی ؟
بیخیال ساره جون .. این پسرا همه شون بی جنبه ان ..!
دوسه بار بهشون بگی نیستی و کجایی ..نگرانتم ..لوووس میشن ..!!
بیخیال ...خودمون رو عشق است ..!!
سلام آبجی سحر جان
ما که بی خیالیم ..ساره عادت نداره به کسی باج بده
هر چی هستو نیست ..تعریف از خود نباشه ..محبت ساره س به دوستان
آره ..و من همچنان دلتنگ و نگران پیمان ..
نمی دونم چشه ؟
قربونت برم عزیزم ..تو خوبی نازنین من ؟
عرض ادب و سلام خدمت خواهر بزرگوارم
ب اندازه طولانی شدن سکوت ما نبودن شما هم طولانی شده است
و این بی اطلاعی از احوال شما بزرگوار باعث اشفتگی خاطر
امیدوارم خوب و خوش و سلامت در کنار خانواده محترم ایام را سپری کنید
بی صبرانه منتظر حضور شما هستم بانو
یاعلی
و درود بر برادر علی مهربان و جویای احوال ما
نمی دونم ..همچین طولانی هم نیست ..هست ..
فقط 5 روز نبودم :)
من خوبم و امید وارم شما هم خوب باشید
سپاس گذارم
شما بسیار لطف دارید ..باز هم ممنونم
ممنونم از حضور گرم و همیشگیتان برادر
یا علی
من فکر کنم علت کم شدن مراجعین مطب ایشان
اخراج اون منشی باشه که بعد از ازدواجشون خانمشون اصرار کرده بودند که عذرشون رو بخواهید.
و دیگه کسی نبوده وقت ویزیت و اینجور کاره رو انجام بدهد
نمونشو تو فامیل خودمون داریم
سلام جناب محمد حسین
می گن دل به دل راه داره اینجاس ..
می خواستم بازم بیام بهتون سری بزنم ولی متاسفانه آدرس وبتون بازم یادم رفته بود
خوشحالم که اینجایید ..ممنونم
و اینکه خدمتتون عارضم که اون چشم پزشک کلا خودشون خانوم بودن و منشی شون هم زن بوده و کسی رو هم اخراج نکرده بودن ..این از این
بازم ممنونم از حضورتون
لطفتون مستدام
سلام، کجای من کیم؟