قُلنج های مغز یک ضعیفه

به قول دکتر بوق ورود افراد گَنده دماغ ممنون ( شما بخون متلقا ممنوع)

قُلنج های مغز یک ضعیفه

به قول دکتر بوق ورود افراد گَنده دماغ ممنون ( شما بخون متلقا ممنوع)

ضعیفه هم ضعیفه ی قدیم . . .

یادش به خیر ...اون اولا که ضعیفه بودیم البت الان هم هستیم ولی دیگه کسی از ابهت ضعیفه بودنمون حساب نمی بره

شوهرم نداشتیم ..برا خودمون برو بیایی داشتیم ..

کلی رفیق داشتیم که کلی خوشو خرم می اومدن می رفتن ..

حالا چی ؟ هیچی

هیشکی واسه عرائض ما تره هم خورد نمی کنه ..یه علی داداش داشتیم ..که همیشه بود و کلی آبدیت بود ..از وقتی اومده شهرمون نه تنها خیلی کم هست تازه اصلا ما رو آدم حساب نمی کنهو هر چی می گیم بابا بیشتر بنویس نمی نویسه

یه داداش بهروز فخار ذلیل شده هم بود که کلی مرامو معرفت داشت ..اونم نمی دونم چه مرگش شده که هی رابه را غیبت صغراهو کبرا داره ..

حالا این بهروز فخار با اینسر کار علیه های  کبرا خانوم و صغرا خانوم چه سَّرو سری داره خدا عالم هستو خدا

هیچی دیگه جونم براتون بگه که ما یه رفیق داشتیم که تو خیابون قارن شهرمون یه چشم پزشکی داشت ..

خودش می گفت وقتی مجرد بوده کُرور کُرور مریض داشته ..ولی از وقتی ازدواج کرده تو مطبش پرنده که چه عرض کنیم حتی چرنده هو خزندهو گزنده هم پر نمی زد

خودش احتمالا می داده که نود درصد اون مریضا یا خواستگاراش بودن یا پدرو مادرو خواهرو برادر خواستگاراش (این داستان فقط جهت مزاح بود و مزاح نه چیز دیگری و از هیچ ارزش قانونی بر خوردار نیست )


نظرات 26 + ارسال نظر
نسیم پویان پنج‌شنبه 4 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 07:14 ب.ظ http://jot.blogsky.com

چشم پزشکه توهم زده

احتمالا

فانی پنج‌شنبه 4 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 08:17 ب.ظ http://www.faniboy.blogfa.com

:)

وفا(امید) پنج‌شنبه 4 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 08:23 ب.ظ http://www.rozegarejavani.mihanblog.com

سلام
بنده بار دیگر با توجه به در پیش بودن عید نوروز بساط خودمو در این پنجشنبه بازار پهن میکنم....
مشکلی نیست ساره جان یه طلاقنامه تقلبی کپی کن اینجا اونایی که رفتن برمی گردند.... مدارک تقلبی که خیلیا میسازن و ارائه میکنن یکیش هم تو ارائه کن مشکلت حل بشه... یادت رفته بچه محل خدابیامرزت با مدرک تقلبی داشت وزیر میشد....
خب حالا مزاحم نشو برو کنار بذار مشتری بیاد...
بدو بدو اینور بازار حراجش کردیم...

سلام بر امید ..
امید داداش میشه بساطتو بیای تو پارکینگ روشن تو قارن هم پهن کنی تا ما هم مستفیظ یا مستفیذ یا مستفیض شیم :)
مدرکت تقلبی رو کردن هم جربزهوو ..جرات می خواد که شما بابلی های قائم شهری الاصل ندارید (کردانو عرض می کنم )حالت جا اومد لوه ..؟!
خدا بیامرزتش ..اون بنده خدا اسیر خاکه ..بهتر دیگه در موردش چیزی نگیم ..
تو بلند شو بیا پارکینگ روشن مشتری هات با من ...همه شو می پرونم
الان شما بابلی با اون شهرت معروفتون (خساست ) اهل حراج هم هستید آیا ؟

ت جمعه 5 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 06:51 ب.ظ http://kheilidoorkheilinazdik.mihanblog.com/

ای خواهر زمونه ایه ها می بینی؟ یاد اون فیلمه بود همیشه پای یک زن در میان است افتادم

دقیقا زمونه ایه ..البته یه چی مرسومه ..که قدیمو جدید نداره خواهر گله

آیدا جمعه 5 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 10:45 ب.ظ http://yekhekayat.blogfa.com/

ای بابا ساره جونم تو هم که همش هوات بارونی میشه و دلتنگ میشی و هی از هوات ناراضی هستی عزیزم.همه ی اونایی که نیستن و نمیان و کم میان یه ذره هم حسشون بهت کم نمی شه بس که دلنشینی عزیزم.

نه بابا ما که ناراضی نیستیم ..ما با این پست خواستیم بگیم ...د.وستانمون هنوز هم برامون ارزشمندند ..
قربونت برم عزیزم ..می دونم
بوس

وفا(امید) جمعه 5 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 11:13 ب.ظ http://www.rozegarejavani.mihanblog.com

نه همین پنجشنبه بازار اینجا بهتره مشتریهاش خوبه ....
اتفاقا ما کلا دست و دلبازیم واسه همینه که شپش تو جیبامون پشتک وارو میزنه ...
ما دست و دلباز نبودیم دست فروشی نمیکردیم تو وبلاگت الان داشتیم تو ویلامون کنار شومینه یه فنجون کاپوچینو میخوردم و از زندگی لذت میبردم...
هی امان از این روزگار و اون آدمهایی که قراره هفته بعد تو بهشون رای بدی....

پنجشنبه بازارتون کجاس خو من بیام خرید ..سر راهم یه سری هم به بساطتت بزنیم بد نیس خو ..
اوه آقای عاشق کاپاچینو ..ما رو یه فنجون مهمون نمی کنی ... تنها تنها می خوری ..ای داد بی داد بابلی خسیس
خبه خبه از خودت مایه بذار ..می ری ژای صندوق رای ..
البت که خو معلومه می رم ..واسه عرق ملی هم شده و کوری چشم دشمنان (انگلیس ..امریکا ..و بقیه ی خناس ها حتما خواهم رفت

وفا(امید) جمعه 5 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 11:26 ب.ظ http://www.rozegarejavani.mihanblog.com

پنجشنبه بازار همین وبلاگ تو هست دیگه ... دیر میگیریا!!!!!!!!
بابا عرق ملی بابا تعصب.....
ده برابر این دشمنان داخل هستن که بابا اول اینارو برس بعد برو خارج....

بابا دشمان داخل که ناک اوتن بابا ..کجای کاری ؟
مهم اون اون وریان
تو هم هم هنوز ساره رو نشناختی ها ساره ..خیلی با کلمات این ورو اون ور می کنه
بابا به ته خط رسیده ...
امید آبجیت بهت پیشنهاد می ده تو هم بیای ..بد نمی گذره ..یه هوایی هم می خوری واسه سلول های خاکستری مغزت یه معجونی می شه ها

وفا(امید) جمعه 5 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 11:33 ب.ظ http://www.rozegarejavani.mihanblog.com

بابا آی کیو ... عمرا منظورمو از دشمنان داخلی فهمیده باشی....
بابا ۴نفر باید غلطهای املاییتو درست کنند موندم کی به تو لیسانس داده آخ دستم اگه بهش برسه...
کجا خوش میگذره؟

فهمیدم ..من از همین دشمانان داخل گفتنت ..به هزار جا ذهنم رفت و منظورتو بهتر از خودت گرفتم ..
باشه اگه دلت این جوری خنک میشه ساره آیکیو ..ساره ضعیفه ..مگه شماشک داری ؟
تو آی کیو بودنو ضعیفه بودن ساره ..شک داری ؟شک داری داداشی ؟
اینا غلط املایی نیستن ..این اشتباهات به خاطر تایپ سریعمه
اوکی ؟
خیلی هم خوش می گذره ..چش بصیرت می خواد که تو علل الحاضر انگاری نداری

وفا(امید) جمعه 5 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 11:42 ب.ظ http://www.rozegarejavani.mihanblog.com

نه بابا راه افتادی ضعیفه... حیف که نباید با ضعیفه جماعت کل کل کرد... ناراحت شدنتون گناه داره... الهییییییییییی....

نه جان من کل کل کن ببینم چن مرده حلاجی ؟
دارم کلی می خندم برا چی ناراحت ..؟
کلا من کارم کل کله ..اونم عجیب
داداش امید جان راحت باش

خورشید شنبه 6 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 04:03 ق.ظ http://www.khorshid85.blogfa.com


دورد
آن دکتر الکی ِ پولکی ِ این شکلکیِ ِ ---» بی رنگِ بی بویِ بی خاصیتِ همچین ذلیل مرده را یادتان رفت بگویید که دیرگاهی است نم پس نمی دهد!!

شاد و پیروز و تندرست و سبز و نویسا باشید
بدرود

سلام بر جناب خورشید عزیز
راس می گویید ..دکتر که هیچی ..اصلا کلهم مارو آدم حساب نمی کنه
چی بگم والا
ما که دستمان به جایی بند نیست :(
ان شالله که با انرژی مضاعف تر و آپ های بسار جدید تر از قبل بر گردن ..ما که امید واریم
ببینم خدا چی می خواد
مستدامو پیروز باشید خورشید بزرگ وار

دختر انتظار شنبه 6 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 08:33 ق.ظ

شما همیشه عزیزید
احتمالا دوستان سرشون شلوغه . ماهم دلمون برای بابای بزرگوار ایلیای جیگر تنگ شده
نصف دینت کامل شده عزیزم چی از این بهتر

شما لطف دارید
احتمالا
بله ..علی آقا واقعا کمرنگ شدن
بله من مزاح عرض می کنم ..شوهر داشتن هم نعمتی س که خدا وندگار نصیب یک زن می کنه
قربان حضورتان ناز گل خانوم

هیچ شنبه 6 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 12:58 ب.ظ

سلام ساره
من که قبل از اینکه بیام تو شهرتون گفتم شاید نتونم بنویسم یادت میاد گفتم داره عمر این وبلاگ تموم میشه ؟ یادت میاد ؟
وقت نمی کنم نت برای خونه بگیرم بخدا
بعدشم شوهر برکت میاره دخترم نه رکود
کئی
نخش

سلام داداش علی عزیز
ببین مغلته نکن علی ؟
تو گفتی همه ی اون موارد کوتاه مدته ..حالا نیا اینجا چو درس نکن تو رو خدا

کی گفتی ؟ شیطونه می گه ...
تو رو خدا وقت کن ..خواهش میشه بابا
بله بله ...اون که البته ..
برکت نان آب ..بچه ..
باکله ای اونم مرغوبش ..

همکنون... شنبه 6 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 10:03 ب.ظ http://hamaknoon.net

فکر میکردم مجردی !

وفا(امید) شنبه 6 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 10:08 ب.ظ http://www.rozegarejavani.mihanblog.com

خب این روزا دیگه تو فاز تبلیغات نامزد مورد علاقه تون هستیم دیگه..

بعد اوشون کی باشن ؟

وفا(امید) شنبه 6 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 11:27 ب.ظ http://www.rozegarejavani.mihanblog.com

اون کلمه هستید بود و منظورش شما بودین

امید من نگرفتم منظورت از این جمله چیه خو ؟

الیکوبانو یکشنبه 7 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 12:56 ق.ظ http://www.elikobanoo.blogsky.com

شوهر کردی پای نت چیکتر میکنی تو آخه ؟؟

ضعیفه برو بشین منجوق دوزی و ملیله دوزی و خیاطی و آش پختن یاد بگیر که فردا شوهرت نیاد ساعت 9 بذارتت دم خونه مامانتینا .

خلاصه از ما گفتن بودا .


ولی کلا فکر کنم یه اتفاقائی افتاده از هیشکی هیش خبری نیس

سفارشات مادر بزرگانه ت تموم نشده الی ..
یکی باید خودتو راهنمایی کنه
نه بابا احتمالا همه چی و همه جا امنو امانه
قربونت برم
بوس

ویکی یکشنبه 7 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 12:42 ب.ظ

نه دیگه...
همین جوری مزاح مزاح هم که نمیشه...
حرفتو زدی دیگه...
واقعا باورم شد شوهر کردی..
چون این تقریبا تو 120٪ متاهلا مرسومه که به مجردا میگن زن نگیریها...شوهر نکنیها..
دیوونه ای مگه؟!
اما کور خوندی زن میگیرم هوار تا...
از لج تو شاید شوهرم بکنم...!

نه همچی من مزاح مزاح نگفتم که ..بستگی به گیرایی مخاطب داره جان ویکی
اتفاقا من به همه می گم ازدواج کنید ..والا
آقا شما زن بگیر ..شوهر کن ..بچه بیار ..اصلا هر جور که صلاح دانی

وفا(امید) یکشنبه 7 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 10:17 ب.ظ http://www.rozegarejavani.mihanblog.com

چیه از پیمان یاد گرفتی؟

نازپری دوشنبه 8 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 01:23 ق.ظ http://30-morgh.blogsky.com

سلام ساره جون خودم
خواهر جونم
خیلی زیبا بود
خوش باشی
جیگرتو خیلی زیباست

سلام نازی جون
ممنونمم
تو جیگر منو از کجا دیدی که می گی خیلی زیباست ؟

رضا ساکی دوشنبه 8 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 08:34 ق.ظ http://rezasaki697.blogfa.com

درود بر شما .....
دوران خوش آن بود که با دوست به سر شد
باقی همه بی حاصلی و بی ثمری بود

من به دوران مجردی اینجوری نگاه می کنم ..... خانومم بعضی وقتا فکر میکنه شاید دارم براش لاف میزنم ولی واقعیت اینه از وضع موجود خیلی راضیم .... برعکس خیلی از دوستان و نزدیکان ... البته در میان دوستان این گونه ابراز نظرات با کلماتی چون (زی زی ) پاسخ داده می شود

سلام بر جناب ساکی
نه بابا ..ولی منمی گم هیچی مثه خونواده ی آدم نمیشه ..اللبته هر کسی و هر چیزی جایگاه خودش رو داره
پس چه خوش به حال خانومتون شده
البته من مطمئنم خانوم شما در نقش آفرینی خویش بسیاز توانمنمدم که شما این چنین (زی زی ) خوانده می شوید

ت دوشنبه 8 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 10:30 ق.ظ http://kheilidoorkheilinazdik.mihanblog.com/

چه طوری عزیز خوبی؟ چه خبرا؟

ممنومم الهام جونم ..
هیچی خبرا دس شماست
کوش این پیمان بی وجود پس ؟

دختر انتظار دوشنبه 8 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 03:06 ب.ظ

خوبی خانم خوشگله؟

ممنونم ناز گل خانوم ..شما خوبی ؟
بوس

سحر دوشنبه 8 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 04:57 ب.ظ http://acnc.mihanblog.com/

سلام ..
بیخیال ساره جون .. این پسرا همه شون بی جنبه ان ..!
دوسه بار بهشون بگی نیستی و کجایی ..نگرانتم ..لوووس میشن ..!!
بیخیال ...خودمون رو عشق است ..!!خوبی ؟

سلام آبجی سحر جان
ما که بی خیالیم ..ساره عادت نداره به کسی باج بده
هر چی هستو نیست ..تعریف از خود نباشه ..محبت ساره س به دوستان
آره ..و من همچنان دلتنگ و نگران پیمان ..
نمی دونم چشه ؟
قربونت برم عزیزم ..تو خوبی نازنین من ؟

علی سه‌شنبه 9 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 12:44 ق.ظ

عرض ادب و سلام خدمت خواهر بزرگوارم
ب اندازه طولانی شدن سکوت ما نبودن شما هم طولانی شده است
و این بی اطلاعی از احوال شما بزرگوار باعث اشفتگی خاطر
امیدوارم خوب و خوش و سلامت در کنار خانواده محترم ایام را سپری کنید
بی صبرانه منتظر حضور شما هستم بانو
یاعلی

و درود بر برادر علی مهربان و جویای احوال ما
نمی دونم ..همچین طولانی هم نیست ..هست ..
فقط 5 روز نبودم :)
من خوبم و امید وارم شما هم خوب باشید
سپاس گذارم
شما بسیار لطف دارید ..باز هم ممنونم
ممنونم از حضور گرم و همیشگیتان برادر
یا علی

محمدحسین سه‌شنبه 9 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 08:37 ق.ظ http://www.ers.persianblog.ir

من فکر کنم علت کم شدن مراجعین مطب ایشان
اخراج اون منشی باشه که بعد از ازدواجشون خانمشون اصرار کرده بودند که عذرشون رو بخواهید.
و دیگه کسی نبوده وقت ویزیت و اینجور کاره رو انجام بدهد
نمونشو تو فامیل خودمون داریم

سلام جناب محمد حسین
می گن دل به دل راه داره اینجاس ..
می خواستم بازم بیام بهتون سری بزنم ولی متاسفانه آدرس وبتون بازم یادم رفته بود
خوشحالم که اینجایید ..ممنونم
و اینکه خدمتتون عارضم که اون چشم پزشک کلا خودشون خانوم بودن و منشی شون هم زن بوده و کسی رو هم اخراج نکرده بودن ..این از این
بازم ممنونم از حضورتون
لطفتون مستدام

پیمان سه‌شنبه 19 دی‌ماه سال 1391 ساعت 11:35 ب.ظ

سلام، کجای من کیم؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد