قُلنج های مغز یک ضعیفه

به قول دکتر بوق ورود افراد گَنده دماغ ممنون ( شما بخون متلقا ممنوع)

قُلنج های مغز یک ضعیفه

به قول دکتر بوق ورود افراد گَنده دماغ ممنون ( شما بخون متلقا ممنوع)

هذیون . . . .

یه چیزیایی هست

من یه جا باید بگم

باید سوالم رو فقط از خدا بپرسم چون اون فقط جوابش رومی دونه

ولی نمی دونم چطوری باید ازش جواب بگیرم و چقدر باید صبر کنم

دوس دارم رو درو بشینیم و من سوال هام رو ازش بپرسم و اونم شمرده شمره جوابم رو بده

ولی چه فایده

این وسط فقط من دوس دارم که با خدا رو درو بشینیم و حرف بزنیم

فک نکنم خدا بتونه یه وقت ویژه برام بذاره

خدا حتما می گه ساره تو حرفات تکرارین و هزار هزار یا شاید هم میلیارد ها میلیارد آدم همین فکر ها رو کردن و همین سوال ها رو

شاید علاقه ای نداشته باشه که به صدام گوشبده

یه زن رو مثال می زنم . . وقتی شوهرش بهش علاقه داشته باشه و زنش براش اهمیت داشته باشه دقیقه ها برای زنش وقت می ذاره و با جونو دل به حرف های زنش گوش می ده

و در قبله حرف های زنش عکس العمل هایی رو نشون می ده که برای زنش خوشایند باشه و اگه جایی رو هم قبول نداشت منطقی با زنش صحبت می کنه . . . البته اینایی رو که گفتم مرده ایده آل نه هر مردی

حالا خدا

به نظرم خدا حوصله ی حرف ها و درد دل های تکراری منو نداره

من یه سری نشونه از خدا می خوام

برای امید

برای زندگی

برای ادامه دادن

یه سری نشونه ی خاص

می خوام صدای خدا رو بشنوم که بگه ساره دوستت دارم

من گاهی بلند می گم گاهی کوتاه و تو دل می گم

گاهی می نویسم

که خدایا خیلی دوستت دارم

چرا خدا بهم جوری نمی گه دوست دارم که صداشو من بشنوم

خدا مثه اون مردی که برای اثبات دوست داشتن زنش برای زنش هر کاری می کنه ولی هیچ وقت با زبون به زنش نمیگه که دوستت دارم

دارم همه کارایی که خدا برام می کنه که بهم بگه ساره برام خیلی مهمی رو می بینم ولی دوس دارم صداش رو بشوم

دوس دارم یه نشونه ازش ببینم 

خدایا تو می دونی که خیلی ها هستن تو این جامعه که نمی تونن پیشرفت منو ببینن

خدای من فقط تو رو دارم که ازم در مقابل بدی ها و نا امنی ها حمایت کنی و هوام رو داشته باشی

خدایا قول بده که خیلی مواظبمی

قول بده خدا جونم

نظرات 2 + ارسال نظر
saeed سه‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:28 ب.ظ http://www.mirzaeesaeed.ir

چی بگم راهی به نظرم نمی رسه اما می دونم خدا همه ما را دوست داره

صد در صد و یقینا که همه مونو دوست داره
هیچ شبهه ای وارد نیست
ممنونم از حضورتون آقا سعید

علی چهارشنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 02:48 ق.ظ

با پا زدند بردر و در را صدا زدند
بی اطلاع آمده و بی هوازدند
دیدند چون حریف نبردش نمیشوند
دستش طناب بسته به او پشت پا زدند
یک عده جاهل متجاهر به فسق هم
لب تشنه آمدند ولی آب را زدند!!
یکدسته مس که رنگ طلا هم ندیده اند
تهمت به بی کفایتی کیمیا زدند
با جمع نا منظمشان سنگریزه ها
سیلی به روی مادر آیینه ها زدند
شیطان پرست های به ظاهر خدا پرست
حتی تو را برای رضای خدا زدند!!
تحریف کرده اند تو را تازیانه ها
از بس که حرفهای تو را نا به جا زدند
حالا که میشود اگر آن سالها نشد
پرسیدن همین که شما را چرا زدند؟؟
یازهرا(س)...

بسیار زیبا
بسیار زیبا
ممنونم
استفاده بردم
واقعا عالی
چن بار برای خودم خوندمش
اجرتان با بی بی زهرا (س)
با اجازه تون کامنتتونو می ذارم پست امروزم
یا علی مدد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد