سلام
چطورین شما ها
قربون همتون ..قربون مرامتون
خوبین دیگه
آقا می دونید چرا بسته بودم ..
یکی از دلایلش در واقع این بود که همین زهرا که اسمشو تو پست قبل پست روشنفکری برده بودم ..خب !
چشتون روز بد نبینه آدرس بلاگ من رو سیستمش بود ...اونم یهویی بازش کرد و خوندتش ..و وقتی داستان خودش و عاطفه رو که توسط من نوشته شده بود دید ..همچین اعصابش ریخت بهم ..فک کنید علل الطلوع برام زنگ زده می گه من منفجر شده بود ...من که کجا منفجر شده بود
آقا داری قضیه رو ..کلا تابلو شدم در حد تیم ملی
چشتون روز بد نبینه دیگه ..
منم مجبور شدم برا این که آبا از آسیاب بیفته بلاگو فعلا بسته نگه دارم ...تا نکنه که اون بره و بقیه ی مطلابو بخونه
خیلی داشت ضایع می شد خدایی
مثه اینه که یکی موقعی که تو داری فکر می کنی فکرت رو بخونه ..ببین دیگه چی میشه
فعلا خطر از بیخ گوشم گذشت خدایی
در هر صورت اگه بخوام بلاگم پا بر جا باشه باید آدرسش رو عوض کنم ..تنها راه حله
راستی بچه ها جواب کامنت های پست قبل رو هم سر فرصت می دم
باید باااااااااااااااااااااااااااااااااااشی
خو هستم فریبا جون خو فعلا که
بابا عصبانی نشو شما حالا
عجب 3 شده ها
داغون ..
سه ی سه
الهی بمیرم ساره
چقد بد ضایع شدی
الهی
خدا نکنه دختر . . .
ایشالله سالم باشی عزیزم
آره دیگه پیش میاد
تکبییییییییییییر
دلیل مسخره.....
میام موهاتو می کشما ...خوب می گم شرایط برای بودن جور نبود دیگه
.
.
.