قُلنج های مغز یک ضعیفه

به قول دکتر بوق ورود افراد گَنده دماغ ممنون ( شما بخون متلقا ممنوع)

قُلنج های مغز یک ضعیفه

به قول دکتر بوق ورود افراد گَنده دماغ ممنون ( شما بخون متلقا ممنوع)

ای عشق . . .

                                نام تو را می برم ای عشق

                                             و دهانم

                                               به آنی

                                        جهانی می شود


اون چیه ؟ . .

دلم یه چیزی می خواد که شما عمرا حدس بزنید چیه

اگه گفتید دلم چی می خواد ؟

نوچ به ذهنتون فشار نیارید ...

عمرا نمی تونیین حدس بزنید

نه آب نبات چوبی ..نه نشستن رو صندلی دکتراست ..نه میرزا قاسمی

نه لم دادن کنار جزایر هاوایه ..

نوچ هیچکدوم

دلم یه چیزی می خواد که سخت تو بحرشم  . . .

و برام این روزا و این اواخر خیلی مهم شده

اون چیه ؟


پ ن :

راستی اینم بگما خدا بهم گفته اینی که تو می خوای یا کلا بی خیالش شو ..یا خیلی باید صبر کنی / و من می دونم خدا داره تنبیه م می کنه 

این چیزی که من می خوام اصلا بد نیستا ..اتفاقا به عرف ترین ..بهترین ..چیزی که می تونه یه فرد داشته باشه

به نظرتون خدا داره تنبیه م می کنه ؟

آقا برو سوت بلبلی رو ...

و بالاخره نمرات اومد و

بنده ساره آریا منش صاحب چهار وبلاگ بین المللی مخصوصا بلاگ قولنج های مغز یک ضعیفه و عضو فعال  تیم س .. دانشگاه های استان خودمان ..و عضو فعال شورای استان ..دانشگاه های استان خودمان و مدیر اجرایی انجمن علمی ح ..دانشگاه ( ...) و مدیر اجرایی نشریه ی هارش و خیلی چیزای دیگه

و بله 


الفارغ التحصیل

     


البته کارای فارغ التحصیلی  مونده ..ولی خیالمان نیز راحت شد

و اینکه دیگه الان دارم می رم که برا مهر سال 91  رو صندلی ارشد بشینم

ارشد منتظر باش که من دارم میام

حالا بدبختی های ارشد مونده هااااااااااااااااااااااااااااااااا

درس پاس کردن ها ..مقاله نوشتن ها ..و ترجمه ها

و مهم تر از همه پایان نامه ش


اینم کیک فارغ التحصیلی ساره / آقایان و خانوم ها بخورید و لذت ببرید

اگه همین دور برا بودید به همتون نفری پنج سیخ کباب ( دلو قلوه  / همچین چربو آبدار ) با مخلفاتش می دادم حالشو ببرید ..با دس پخت خودم ..آقا من امروز در ناباوریم که بدبختی لیسانس به خواست باری تعالی داره به پایان می رسه ..چه بد بختی هایی که من تو دوران تحصیل دانشگاهیم نکشیده بودم


آقا همتون حالا دسته جمعی برا ساره یه کف مرتب

آقا بزن دس قشنگه رو 


خدایا ..

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

رفتار ها روی اعصاب ها . . .

آقا ناراحت موضوع جنگو سکه هو دلارو سارکوزیو امریکاهو نسشت چن روز پیششون تو مجمعهو ..تصمیم گیری برای شش ماه بعدشونو ..تحریم ایرانو ..قطع رابطه ی نفتی با ایرانو 

کاهش شهریه ی دانشگاه آزاد تو چن وقته دیگهو ..گندی که سیاست مدارای این مملکت به این مملکت زدنو ..قایم باشک بازی وزیر اقتصادو چن نفر دیگه هو ...

فقرو فحشاهو ..کسری بنزینو ..اوضاع اروپاهو بحرانشو .....

اینا رو بی خیال شید ...گور پدر همه چیز و همه کس

آقا باز می خوام یه پست دسته جمعی را بندازم

کَدو تنبله هر کی من اسمشو می برم نیادو یه پست نذاره در مورد این دو مورد

از همه ی دوستانی که اسمشونو می برم دعوت می کنم یه پست بذارن برا خالی شدن عریضه 


و اما این پست من  :


رفتار های متعلق به من روی اعصاب دیگران :

  • زیاد پشت نت نشستن
  • موقعی که تلفن نمی زنم ..نمی زنم به کسی ..ولی وقتی زدم خیلی صحبت می کنیم
  • اظهار نظر کردن تو بحث ها ..در مورد همه ی موارد
  • سوال پرسیدنم کلا تو هر جایی ..و بیخو بن موضوع رو در آوردن کلا تو مباحث علمی و درسی و چیزایی که به اطلاعات پژوهشی مربوط میشه
  • منطق و دلیل آوردن برای تموم کارام و حرفام
  • دائما تو اتاقم بودن و خودمو با کاری سر گرم کردن
  • فعال بودن و دست تو همه کارا داشتن (البت کارای مثبت ) 
  • وقت گذاشتن و زحمت کشیدن و پیگیر بودن در مورد فعالیت هام
  • مدت زیادی رو تو دستشویی موندن به الاخص صبحا   ( به شما چه که چیکار می کنم ..بی ..) ..برا خالی نبودن عریضه و کنجکاوی بی حدو حصر شما دوستان متشخص می گم : اعم از تجدید وضو ..مسواک زدن ..و امورات دیگه ....نخندین ..بی شخصیت ها / مگه نمی گم نخندین ..خودتونو مسخره کنید 
  • قانون مند بودن و به عرف بودنم
  • کم حرف بودن و هم صحبت نشدنم با هر شخصی مگه اینکه خودم بخوام  :)
  • این  حرکتمم جدیدا خیلی رو نرو مهیار جانه ..رسمی بودن و هنوز مچ نشدن زنو شوهرانه با آقا مهیار جان ..تقصیر من نیست که ..دست خودم نیست خو 
  • یکدنده بودن و یه پا مرغ بودنم (کلا باید حرف حرف خودم باشه ..البته در مسائل زنو شوهری خیلی استثنا قائلم می شم ..خیلی )    
  • کوتاه نکردن موهام ( تازه این مدل الانمم که موهام داره ا وقتی که ازدواج کردمه ..برای خالی شدن عریضه ی کنجکاوی ..مدل موهایم فارا می باشد ..شماها خسته نشدید از فضولی  آره منظورم همین شماهایید که خیلی کنجکاوید
  • تند بودن غذایی که درس می کنم                                               

دیگه چیزی یادم نمیاد اگه باز چیزی بود می ذارمش اینجا کلا آبروی خودمان را بردیم


رفتار های دیگران روی اعصاب من :


  • آب پارچ یا بطری یخچالو سر کشیدن و وقتی همون طوری خالی می ذارنش تو یخچال
  • مغرور بودن و الکی کلاس گذاشتن
  • دروغ گفتن و دو رو بودن/ ریا کردن  ...( این طور آدما بی شخصیت ترین و بی شعور ترین و بی دین ترین آدمان )
  • دست کردن تو کیف و یا تو جیب یا وسایلم بدون اجازه از من 
  • حسادت کردن به من 
  • تو یه جمع مختلط که نشستیم ...وقتی بعضی از ای دخترای بی جنبه با این پسرا شوخی های بی مورد می کنن و جو خراب می کنن
  • لباس جیغ پوشیدن و آرایش های جیغ که به درد عروسی ننه باباشون می خوره تو محیط اداری پوشیدنو دانشگاه و این جور جاها (در کل غیر عر بودن )
  • رفتار هایی که این زنای عقده  ای پشت میز نشین تو ادارات دارن و کلاسایی که می ذارن (مرحبا به این منش آقایون واقعا ..)
  • سیگار کشیدن و لم دادن این مردا موقع قلیون کشیدن ..کلا خیلی حرص می خورم وقتی می شینن یه ژس خاص می گیرن و شروع می کنن به قلیون کشیدن ..اون موقع انگاری دارن بهشون حوری بهشتی هبه می دن )
  • غد بودن این مردا و همراه نبودنشون با خانومای دور برشون و کلاس گذاشتنشون و اینکه بعضی از این مردا  یا اکثر قریب به اتفاقشون دوربریاشونو از بالا می بینن
  • از این دخترایی که شورشو برا خواستگاراشون در میارن
  • از این دخترایی که برا خرید عروسی و آرایشگاه و خرید جهزیه شون پدر همه رو در میارن
  • این استادایی که با این دخترای جیغ جیغ کرده بیشتر حالشون می شه یا متقابلا استادای زن که کلا با جنس ذکور تو حالن
  • از این پسرای که آدم نمی تونه از دس اینا به خودش برسه و یه لباس که دلش می خواد بپوشه ..از بس که کمبود دارن و هی به آدم نگاه می کنن همش مجبوری رسمی لباس بپوشی 
  • از این زنو شوهرایی که تو جمع و مخصوصا تو جاهایی که مجردا هستن ..شورشو تو ابراز عشق در میارن (ابراز عشق بخوره تو ملاجشون ..مسخره بازی / حالا همینا رو آدم بعد ازدواج باید بره دعوا هاشون و تو سرو کله ی هم زدناشونو ببینه )
  • وقتی این مردا می رن حموم و ریشاشونو می زنن و ..کلی این ته ریشاشون به لیفو دیوارای حموم مالیده ... ای الف به الف بشن .. ای صورتشون بشه عینهو صورت کوسه
  • این مردایی که آخر شب ..باز دوباره غذا می خورن یا حتما باید چایی بخورن ..خب چایی می خوای خودت بلند شو واسه خودت بریز ..
  • (* آقا این قسمت ..طبق آمار طی این دو روز که از این پست گذشته نشون داده که اکثر قریب به اتفاق جنس ذکورا این مدلین ..این جوری نمیشه من باید یه مقاله بنویسم که جنس ذکورا  چرا این جورین ...آقا یه فکری به حال خودتون بکنید   / ای وای من یعنی مهیار هم این طوریه ؟؟  من فک می کردم فقط یه سری از مردا این طورین *)
  • این راننده تاکسی هایی که سر کرایه تاکسی دائما دارن غر می زنن
  • ازاین زنایی که دائما تو نشست های زنونه شون یا دارن در مورد خونواده ی شوهرشون می گن یا ا مسائل زنا شوییشون و از دخترایی که تو نشست های زننونشون دائما دارن در مورد پسرا حرف می زن ...ای بترکن ایا ..منفجر بشن
  • این مردایی که پشمو پیلیشون رو سرامیک دستشویی آشپز خونه ..و خونه فراونه و هر چی جارو می کنی غنیمت نیست
  • از این پسراو مردایی که ویراژ می دن و فقط الفای گازو می دونن و پاشون رو پدال گاز میخ 12 خورده
  • از این دخترایی که تو باشگاه بلد نیستن لباس مخصوص و عرف همون ورزشو بپوشن و فک می کنن اومدن کاواره ...ای تو دهنشون
  • پسرایی که شلوار جین می پوشن و گوشی موبایل کوفتی و یا پولشونو می ذارن تو جیب بغلشون و تو تاکسی موقع برداشتنشون خودشونو می مالونن به طرفینشون ..ای سقط بشن اینا
  • اینایی که موسیقی با صدای بلند گوش می دن
  • این مادرایی که اشک بچه هاشونو تو خیلبون در میارن و مبهش فحش پدر می دن
  • این مردایی که لباسشونو عینهو هشت در میارن و می ذارن می رن

کلی دیگه هم بود ولی من پستم خیلی طولانی شده و صرف نظر می کنم


من دعوتم رو از شما دوستان کدو تنبل پس گرفتم

خوب می زنید تو ذوق آدم ..دس شما درد نکنه

تو این گرونی یکی هم پیدا شده دعوتتون کرده براش کلاس می ذارید 

واقعا دس مریزاد  

حالا این جوری شد عروسیمم شما رو دعوت نمی کنم ..حتی تعارف هم نمی کنم

چیزی کم نمی شود ...

کمی دریا باش !

قدم گذار روی چشمهایم

چاله هایش سیراب شوند



از هوای تو هم . . .  چیزی کم نمی شود !



                                                                             مهدی جابری __ خاک سرخ

بی خبری ...

یه چن روز منتظرم یه خبری بهم برسه  

ولی دریغ از خبر  

 

خدایا قول بده هر چی مصلحتمه همون بشه  

 

 

 

نامربوط نوشت :   

آقا به نظرتون اگه شش ماه دیگه جنگ بشه ..کسی پایه س برا دفاع از کشور  

داره کم کم دور از جون شما خاک تو سرمون می شه  

ما رو بگو که تازه داشتیم زندگی دو نفره تشکیل می دادیم  

تا دیروز به خاطر دلتنگی نمی خواستم از این کشور برم  

الان دیگه اصلا دلم نمی خواد برم ..به هیچ وجه  

غیرتی شدم در حد لالیگا