-
آفتاب گردان یا من ../
سهشنبه 29 شهریورماه سال 1390 13:59
* عکس گرفته شده توسط فرداد * گل آفتاب گردان رو به نور می چرخد و آدمی رو به خدا . ما همه آفتابگردانیم. اگر آفتابگردان به خاک خیره شود و به تیرگی، دیگر آفتابگردان نیست. آفتابگردان کاشف معدن صبح است و با سیاهی نسبت ندارد. اینها را گل آفتابگردان به من گفت و من تماشایش میکردم که خورشید کوچکی بود در...
-
مخاطب خاص علی داداش / دیوار
دوشنبه 28 شهریورماه سال 1390 22:11
علی خوندمت ولی حیف نظر بی نظر علی راس می گی اون گوزنه رو .. منم با دیدن اون برنامه عاشق خراتی و منبت کاری شده بودم و تا سال های سال دلم می خواست کارای حجمی رو چوب بزنم و بالاخره هم که تو سن19 سالگی رفتم دنبالش علی پست این دفعه ت خیلی خوب بود ... حرفای دل من بود ..حیف من تو بلاگت که بیام یه 10 بیست تا نظر بذارم
-
کلافه شدم .. پس این چهارشنبه بعد از ظهر کی میاد ؟
دوشنبه 28 شهریورماه سال 1390 18:02
دیگه با این وضع بلاگ اسکای و تنظیمات داغونش فک نکنم بتونم چیزی بنویسم.. باید یه جای جدید پیدا کنم برای اراجیف نویسی هام پاک این بلاگ اسکای کلافه م کرده
-
هوسم نیست ../
دوشنبه 28 شهریورماه سال 1390 14:12
خود کامه رفیقان تنک حوصله رفتند صد شکر که دیگر سر یاری به کسم نیس بس زخم نهان دارم از آن راز جگر سوز آوخ که بر آن مرهم جان دسترسم نیست روزی هوسم کام دل از عشق بتان بود هست اینهمه امروز، ولیکن هوسم نیست کی واشود این عقده که در ششدر تقدیر افتاده چنانم که ره پیش و پسم نیست * فریدون توللی *
-
خر ذوق .../
دوشنبه 28 شهریورماه سال 1390 12:17
این روزا تو اینترنت دارم کشف های جدید می کنم ... انقده کیف می ده ... کشفهای من در حد کشف الکل توسط رازی / شاید حتی کشف امریکا توسط اون مهاجره که اسمش یادم رفت باشه ( اسمایل دختری که عین یه بچه ی شش ماهه خر ذوقه )
-
بلاگ فا مگه این که دستم بهت نرسه ... /
دوشنبه 28 شهریورماه سال 1390 11:31
دوستان ضعیفه : اگه می بینید ضعیفه بهتون سر نمی زنه یا براتون نظر نمی ذاره .. قسمت اولو سخت در اشتباهید بلکم ضعیفه به همتون سر می زنه ولی نمی تونه نظر بذاره ... تو روح بلاگفا .. / که حضور بی حد و حصره ضعیفه رو تو بلاگتون کمرنگ کرده ( اسمایل یه ضعیفه که می خواد از ته موهاشو از دس این بلاگ فا و بلاگ اسکای بِکَنه)
-
کوش پس ؟؟!
دوشنبه 28 شهریورماه سال 1390 09:52
وای یه بچه هه هی مدام داد می زنه و جیغ می کشه ... می گه مامان جون ...مامان جون از اول خیابون همین طور داره صداش میاد ... وای یکی بیاد جمعش کنه .. سرم رفت اوفــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خدای من / کو این مامان بی فکرش
-
من پاییزو نمی خوام ..../ می تونم نخوام ..
یکشنبه 27 شهریورماه سال 1390 18:29
و من / و من نیز و من نیز حرفی ندارم برای ساختن کلمه که بذارم کنار همشون تا بشه جمله ... بعدش بشه پارگراف .. و بعد بند بند بشن صفحه بعد بشن یه فصل یه فصل نیمه سرد .. یه فصل برگ ریزون خودم پایزم گاهی نارنجی .. قرمز .. زرد .. قهوه ای روشن ..تیره ... سوخته ... سبز .. پسته ای .. لجنی .. روشن .. تیره ... و شاید نیز یه سبز...
-
الف به الف شده ی بی صاحب ../
یکشنبه 27 شهریورماه سال 1390 17:38
این بلاگ اسکای با من شوخیش گرفته ... بذار دو روز دیگه که رفتم ... اون موقع حالیت می کنم دنیا چن منه ...زده همه ی تنظیمات بلاگم رو بهم ریخته ... فلان فلان شده
-
تنگواشی و ساواشی .../
شنبه 26 شهریورماه سال 1390 20:17
احتمالا حکمتی بوده دیروز رفتن به تنگواشیمون با بچه ها کنسل شد اینا دارن کجا می رن خو ؟؟؟ ما حتما میون این جمعیت له می شدیم
-
تواضــــــــــــــن .../
شنبه 26 شهریورماه سال 1390 16:30
و اما عروسی پَری شب که عروسش دید کسی نیست مجلسشو گرم کنه خودش پخشه وسط شد والّا آقا حرکت دست می رفت در حد خفن / دیجیه می گفت : آهان آهان ( ای کوفت ) عروسم عروسای قدیم خانوما هر چی برهنه تر از دید اذهان عمومی باکلاس تر بر عکس جنس ذکور که هر چه پوشیده تر جنتل من تر تواضن وقتی برقرار میشه که مثلا جنس ذکورم با آستین حلقه...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 26 شهریورماه سال 1390 14:44
هاه ... چن روز دیگه بیشتر نمونده تا نموندن / تا نبودن/ /تا رفتن چه بی سرو صدا
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 26 شهریورماه سال 1390 14:35
من نمی دونم این بلاگفاهو بلاگ اسکای چرا این طوری می کنند الان من می خوام بنویسم اینا نمی ذارن که؛ بی پدر مادرا
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 26 شهریورماه سال 1390 13:23
کی میشود روشن به رویت چشم من، کی؟ وقتِ گل نی بود هنگام ِ رسیدن؟ ... عکس گرفته شده توسط عابر
-
مرغو خروس ../
جمعه 25 شهریورماه سال 1390 13:46
به نظرتون این صدای خروس تو این ساعت از کجا میاد ... .../ این آهنگم تقدیم به مرغو خروسای سرخوش زندگی خودم گوش ندادم .../ یعنی کلا گوش نمی دم یه وقت خیال ورتون نداره فک کنید من از این آهنگا گوش می دم اینو به افتخار یکی از دخمله های مجازی گذاشتم که دیشب جشنش بود و مزدوج شده و به افتخار اون دوستانی که مثل خودم رو جمعه ای...
-
ببَرن ../
جمعه 25 شهریورماه سال 1390 13:35
با اجازتون تو روح قسمت نظرات بلاگ فای یکی از لینکام ... / مُردشوره بلاگ فا رو ببرن
-
تنفر .. بی زاری ..خستگی .../
پنجشنبه 24 شهریورماه سال 1390 20:43
از تلف شدن وقتم متنفرم ... از نا معلوم بودن آینده هم متنفرم از تکرارو مکررات هم متنفرم از شبیه بودن دیروزو امروزو فردام به هم / هم متنفرم از جور نشدن مساله ها به جواب نرسیدنشون متنفرم از کنار هم قرار نگرفتن پازل های زنگی متنفرم از صبر خسته شدم ... از انتظار خسته شدم از تبدیل شدن غوره به حلوا هم نا امید شدم از خیلی...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 23 شهریورماه سال 1390 19:24
اینو داداش فرداد از بلاگ هفتمین قاب عکسشو گرفته و تقدیمش کرده به آبجی ساره ش منم می خوام تقدیمش کنم به چشم های قشنگ شما و یه خواهش : میشه شرحتونو از این عکس و اون چیزی که از چشم این گنجیشکک می بینید برام بنویسید خودتنو بذارید جای این گُنجیشکه : *ممنون میشم دوستان عزیز / قربان شما ساره*
-
درد ../
چهارشنبه 23 شهریورماه سال 1390 11:14
دردهای من جامه نیستند تا ز تن در آورم چامه و چکامه نیستند تا به رشته ی سخن درآورم نعره نیستند تا ز نای جان بر آورم دردهای من نگفتنی دردهای من نهفتنی است دردهای من گرچه مثل دردهای مردم زمانه نیست درد مردم زمانه است مردمی که چین پوستینشان مردمی که رنگ روی آستینشان مردمی که نامهایشان جلد کهنه ی شناسنامه هایشان درد می کند...
-
عمو رضـــــــــــــــــــــــا .../
چهارشنبه 23 شهریورماه سال 1390 00:11
امشب رفتیم عیادت یکی از رفیقای قدیمی بابام منو بابامو ... کلا خانوادگی / خیلی وقت بود من نرفته بودم پیشش این اواخر بابام اینا بیشتر از همیشه میرن پیشش یکی دو سالی هس که وضعیتش ناجور شده و یه چن ماهی هم هس که کلا زمین گیره خیلی خبر منو از مامانو بابام می گرفت هر دفعه که اینا می رفتن پیشش این آخرا حالش خیلی بد بود منم...
-
گاو مَش حـــــــــــــَـــــــسن .../
سهشنبه 22 شهریورماه سال 1390 17:04
یه رفیق شفیق مجازی دارم .. به خودش میگه گاو مَش حسن کلا هر بار که اینو می گه منو این حرفش خیلی ناراحت می کنه حالا می فهمم چرا به خودش اینو می گه بدبخت انقد تو دلش درد هس که بر می گرده به خودش این جوری می گه منم احساسم شد دقیقا خودمم گاو مش حسنم
-
معرفیی از دوستان بسیار خوب بلاگـــــــــــی .../
دوشنبه 21 شهریورماه سال 1390 19:18
با اجازه تون پته ی یه سری از دوستان که بیشتراشوون تو لینکم هستن و من ماهاست که بهشون سر می زنم و می خونم بعضی هاشونم به سال رسیده همشون خوبن ... خیلی خوب فقط به پیشنهاد پدر شوهر دخترم ( ایشون )و علاقه مندی خودم .. خیلی دوس داشتم یه یادی از دوستان قدیمیو قدیمی تر و علی ای الحال جدید بشه احتمالا طولانی خواهد بود / به...
-
لغت نامــــه نداشتن همانا هو گــــاف دادن همانا ../
دوشنبه 21 شهریورماه سال 1390 13:00
یعنی من بدترین سوتی و آبرو بر ترین گاف زندگیمو دو روز پیش دادم ای پدر بی سواتی بسوزه دوروز پیش یه جمله ی روسی یه جا دیدم بعد زنگ زدم به یکی از جنس ذکورای آشنا جمله رو براش گفتم گفت لطفا اس بده ببینم چیه آقا چشتون روز بد نبینه جمله رو براش اس دادم طرف رفت معنیش کنه فقط گفت جمله ی خوشایندی نیس منم که کلا گیرم...
-
دوستت دارم .../
دوشنبه 21 شهریورماه سال 1390 11:42
دخمل شکسته بال خوش اومدی یادت بمونه حالا که اومدی باید تا وقتی ضعیفه هس بمونی/ بوس
-
سلامتــــــــــــــــــی .../
دوشنبه 21 شهریورماه سال 1390 00:11
مَمد نبودی ببینی ... پ ن : سلامتی همـــــــــــــــــــــــــــه ی مَمد ها و شهر های آزاد شده
-
بعلــــــــــــــــــــه بُرونم آرزوست .../
یکشنبه 20 شهریورماه سال 1390 11:48
هه هه هه =)))))))) الان یه دو سه روزه کلا عروسو عقدکنونو بله بُرون دعوتیم یعنی کلا تو پارتیم این یکی که دیشب بودیم دیگه آخرش بود الان تو شهرما یه دوسالی هس مد شده که واسه زوجین متشخص جوان نه البت پیر پاتالا کیلیپ می سازن مضمون کلیپ از دوران دوس دختر پسر بازیشون شروع میشه ( حتی اگه کلا پسرو دختر یه بارم قبل ازدواج...
-
من،ذهنم ،قیافه م ... /
شنبه 19 شهریورماه سال 1390 15:28
الان من عاشق نیستم قیافه مم شبیه عاشقا نیست ولی نمی دونم چرا ذهنیتم عاشقه آدم باید قیافشم عاشقونه باشه خو اصالت عاشق به قیافشه و من در حال حاضر اصیل نیستم
-
عمه بزرگــــــــــه .../
شنبه 19 شهریورماه سال 1390 13:09
صبحونه ی امروز با عمه و شوهر عمه م چقد چسبید عمه ی همه انقد با محبته یا فقط عمه بزرگه ی من این طوریه ؟
-
نان و شعـــــــــــــــــــــــر .../
شنبه 19 شهریورماه سال 1390 11:29
این سروده متعلق به بلاگ سپیده دمی که بوی لیمو می دهد : گاه در صف شلوغ نانوایی ها مخصوصا صف نانوایی های سنگک -دقیقا اگر بگویم نانوایی شاطر عباس- به شعر فکر می کنی که همچون سنگریزه های داغ پشت نان چسبیده بودند به دلت و دلت نمی آمد بکنی از خودت که کندی با هر جان کندنی که بود نان و شعر شعر و نان تفاوت شاعران سرزمین من:...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 18 شهریورماه سال 1390 17:07
ـ الان بهتری ؟ ـ هنوزم روحت درد می کنه ؟ +خدایا این ساره چقد پروئه ... مخاطب خاص دارد ...