-
لطفا . . .
جمعه 9 دیماه سال 1390 18:03
کوریون ؟؟!! __محمد موسویان برگرد
-
آخرش من یه چیزیم میشه ...
جمعه 9 دیماه سال 1390 17:20
امروز انقد تلاش کرد راضی شم که آخرش نشدم بعد مثلا رفت تهش که می خواستیم بیایم یه کاری کرد که به دلم بشینه و راضی شم (سانسور البت اون کار ) بعد من جوری عنوان کردم که مثلا خیلی خیلی از اون کارش خجالت کشیدمو ناراحت شدم و بهش گفتم تا یه ماه حق نداره بیاد شهرستان ..تازشم حتی حق نداره بهم زنگ بزنه اون انقد باورش شده بود که...
-
مخ زنی . . .
جمعه 9 دیماه سال 1390 11:24
امروز بعد از ظهر قراره من دسته آقاجان همسرو بگیرم و ببرمش بگردونم .. کلا زمونه بر عکس شده ..تادیروز اونا می بردن ..الان نوبت ما که شده ما باید ببریم ایشون کلا امروز احتمال می دم مراسم مخ زنی بنده رو دارن . . . کلا قراره با تمهیداتی که تو ذهنشون دارن مخ بنده رو بزنن ..( که ما تو تیم سایبریمون بهش می گیم مهندسی ..ایشون...
-
ممنونم ...
پنجشنبه 8 دیماه سال 1390 18:30
چقدر خوشحالم که اینجایی بالاخره من موفق شدم و تو اومدی دیدی من طاقت آوردم و تو جا زدی :)) دیدی من شرطو بردم ممنونم ازت ..خیلی خوبی
-
ببین چطوری آدمو عذاب می دن ..!
دوشنبه 5 دیماه سال 1390 18:35
امروز که برای گرفتن نتیجه ی یکی از دروسم رفته بودم پیش استاد راهنمام ..بهم گفت : خانوم فلانی حذفت کردم .. گفتم واسه ی چی ؟ استاد من ترم آخرم گفت ترم بد برش دار من الان چن ماهه که دارم می رم کار آموزی تو یه سازمانی و کلی زحمت کشیده بودم من ترم آخر بودم و داشتم دیوونه می شدم .. گفتم چرا ؟؟ و اون بدون اینکه جواب بده درو...
-
چه حس بدی . . .
یکشنبه 4 دیماه سال 1390 23:01
خیلی حس بدی پیدا کردم و شدیدا احساس تهی شدن می کنم یه خلا شدم دوس دارم بالای یه کوه وایستم و داد بزنم یا سرمو عینهو کبک بکنم زیر برف و گریه کنم
-
باز شروع شد ...
یکشنبه 4 دیماه سال 1390 21:16
دوستم Misspink رفت .. پیمان هم می گه من چن روز نیستم دکتر علی رضا هم که هیچ رقمه نمی خوا برگرده باز شروع شد این غیبتا تهدید نوشت : می دونم برای هیچکی مهم نیست ولی منم ریکشنم این میشه که برم یه روز و کلا تخته کنم گفته باشم
-
نمیاید دیگه ...؟ باشه /
یکشنبه 4 دیماه سال 1390 18:52
فقط تلفنی دیگه شما قصد اومدن ندارید نه ؟ منم که نمی تونم بیام من چیکا کنم که کاری از دستم بر نمیاد قول می دم تو فرجه ها بیام باشه ؟؟؟؟؟؟؟ یه هفته هو خورده ای دیگه حالا من شدم یه دخمل خوب ..مقسی خودم اُُُُُُُُُُُُُُُ خدااااااااااااااااااااااااااا
-
گاهی اوقات می مونم ...
یکشنبه 4 دیماه سال 1390 15:03
دیروز بعده کار با چن تا بچه های دیگه ی دانشگاهای دیگه قرار گذاشتیم که تو دانشگاه یکی از بچه ها همدیگه رو ببینیم هنوز اذان ظهر نشده بود .. رسیدیم دانشگاه دو سه ساعت با بچه ها حرف زدیم برای هدف های بلند مدت تیممون و با کلی نتیجه گیری ..یه ناهار پیتزا زدیم جای شما خالیو تصمیم گرفتیم که بریم آرام گاه مشهور شهرمون ..بهش می...
-
نمیشه . . .
شنبه 3 دیماه سال 1390 22:27
چ یزی نمیشه گفت . . .
-
زندگیه سخت ..
شنبه 3 دیماه سال 1390 19:53
زندگی کردن خیلی سخته خدایی مخصوصا اگه دورو برت رو آدم های حسود و پست گرفته باشن زندگی واقعا سخت شده .. پ ن : شمام اینجا نیستی که یه خورده دلگرمی بهم بدی .. من واسه کی بزنم حرفامو ؟!
-
عشق و عاشق . . .
جمعه 2 دیماه سال 1390 09:45
داستان کوتاه ( مینی مال ) به ساره ی عزیز و همسر مهربانش قالب یخ کوچکی در سردخانه ای بزرگ زندگی می کرد ، طفلی قالب یخ کوچک همیشه ی خدا سردش بود و از این موضوع خیلی ناراحت بود ، یک روز که کارگرها در سردخانه کار می کردند یکی از کارگرها برای لحظاتی پنجره ای را که با رنگ شیشه اش را سیاه کرده بودند باز کرد تا هوای سردخانه...
-
دو بیت یلدایی . . .
پنجشنبه 1 دیماه سال 1390 13:19
شب یلدا ی ی . . . سلام دوستانم عزیزم صبحتون آبی آسمون ..شکوفه ی سیب .. آهنگ خوش نوای یه جفت قناری می خواستم دیشب این پست رو تقدیم دوستان بکنم که بنا بر شرایطی مقدور نشد ولی همشون همون دیشب گرفته شده و باید بگم برا بعضی از دوستان رو اینجا نذاشتم ولی برا همشون گرفتم ..چرا که گفتم شاید مایل نباشن و اینکه تفسیرش رو بنده...
-
چایی لیوانی ...
چهارشنبه 30 آذرماه سال 1390 11:30
یه دو سه سالی هس چایی لیوانی می خورم امروز لباسمو پوشیدمو با کلی آنتل کلای ..نشستیم رو میز برا خوردن صبحونه حالمم خوش نبود ولی بی خیال تر از همیشه بودم موقع لقمه برداشتن نمی دونم چی شد که دستم خورد به لیوانه چایی برگشت رو مانتوهو شلوارم .. هر دو شون مشکی بود .. چای داغ بود ولی من اصلا نسوختم ... انقد حالم بد بود بدون...
-
بیاید یک بخندید ..
سهشنبه 29 آذرماه سال 1390 20:33
بیاید یکم بخندید .. اگه یه جاهایش بی ادبانه س ببخشید .. پستش حذف میشه همیشه مثل آفتابه قابل اعتماد باش تا مردم همه چیزشان را به تو نشان دهند! -- یارو میره حج برعکس دور کعبه میچرخه. بهش میگن: چرا برعکس؟ میگه شما دنبال خدا کنید من از اونور می گیرمش! -- یارو میره جهنم بهش میگن تو که نماز میخوندی اینجا چیکار میکنی؟ یارو...
-
کامنت ضعیفه .../
سهشنبه 29 آذرماه سال 1390 18:48
و اما دل من برای نگاهش ..برای حرفهایش برای خلقه تنگش ..برای نجابتش ..برای حیایش ..برای صدایش برای روز نامه ی زیر بغلش ...برای بحث هایش ..برای حرص خوردنش برای عاشقیتش ..برای نگاه های مبهوطو معیوقش ..برای ژرفای آسمانیش ..برای سکوت های ممتدش هر روز من آنجا بودمو ..او نبود .. هر روز یک پیام از من ..و یک نبودن از او .. هر...
-
محض رضای خدا بخرین ..
سهشنبه 29 آذرماه سال 1390 08:40
پیشنهاد می کنم آقایون امروز که دارن از سر کار بر می گردن خونه برا خانوماشون چن تا شاخه گل میخک صورتی و بنفش بادنجونی بخرن بخرنا ..یادشون نره
-
یه ضعیفه ../
دوشنبه 28 آذرماه سال 1390 21:02
خدایا اگه بدونی چقد حالم بده نه خدا جون شما نمی دونی که اگه می دونستی یه دستی به سر ما می کشیدی خدا من با این همه ضعیفه بودنم اگه یکی رو غمگین ببینم یا اگه حس کنم می تونم برا کسی کاری کنم دریغ نمی کنم .. خدایا تو ماهاست داری منو می بینی ولی دریغ از ... خدایا می خواستم فقط بهت بگم که دوستت دارم خدایا دوستت دارم بدون که...
-
هوف ..
دوشنبه 28 آذرماه سال 1390 20:02
ببین چه آدمای بی فکری پیدا می شن داشتیم صحبت می کردیم امروز تلفنی من تو تاکسی بودم و نمی تونستم یه سری حرفا رو تو تاکسی بگم...طرف خودش فمید گفت خانوم فلانی ..من قطع می کنم نیم ساعت دیگه زنگ میزنم هنوز داره زنگ می زنه ساعت 5 غروب کجاهو ساعت 8 امشب کجا از هر چی بدم میاد سرم میاد .. از انتظار متنفرم وایستا اگه این دفعه...
-
خدا رو شکر
دوشنبه 28 آذرماه سال 1390 17:58
امروز با اون آقا حرف می زدم می گفت ..مشکلش تقریبا حل شده و براش سقف حقوق تعیین کردن تازه می گفت موقعی می تونه خیالش راحت شه که اولین حقوقش رو بگیره بهش گفتم خب حالا ...یه خورده کم توقع لطفا .. تا اینجا هم که پیش رفته خدا رو شکر :)
-
کاش نون دیگران رو آجر نکنیم ....
یکشنبه 27 آذرماه سال 1390 20:15
چن شبه که دارم به یه آقایی چن سال بزرگتر از خودم مشاوره می دم که برا ثابت شدن تو محیط کاریش چیکار کنه فردا قراره تو جلسه ای که گذاشته میشه این آقا رو تایید کنن تا بشه پای ثابت این ارگان یه خانومی هس که دائم زیراب این آقا رو می زنه نه تنها این آقا بلکم همه اونایی که اون جا هستن پ ن : دوستای عزیز ..این آقا برا رسیدن به...
-
کاش می اومدی ...
یکشنبه 27 آذرماه سال 1390 15:22
چرا ما آدمها گاهی اوقات و یا اکثرا دنیای مجازی رو جدی می گیریم خیلی از دس یکی از دوستای مجازیم ناراحتم .. کاش ما آدمها به احساسات مجازی هم احترام بذاریم .. البت تا جایی که برامون امکان داره و در توانمون هست و منطق حکم می کنه .. و البته بله مخصوصا منطق کاش .. پ ن : کاش می اومدی ..
-
و من ...
شنبه 26 آذرماه سال 1390 21:37
و من آن برگ درختم که پاییز را به خود انگارید ...
-
مقسی ...
شنبه 26 آذرماه سال 1390 18:42
بلاگمو به دو سه روز پیش به آقام نشون دادم ..اونم یعنی اوشونم نشست بیشتر پست هام رو خوند و از سبک بلاگم خوشش اومدو امروز بهم گفت ...چرا می خوای کم بنویسی ؟ و پیشنهاد داد که اینجا رو نگه دارم ..و ادامه بدم .. و کلا مشکلی نداشت که تو نوشته هام از اوشونم بگم و گفتن می تونم تو قلمم آزاد باشم پ ن : مقسی
-
بله دیگه ...این طوریاس
جمعه 25 آذرماه سال 1390 10:09
آقا من این سر صبحی چیزی به ذهنم نمی رسه ..برا نوشتن هنوز صبحونه هم نخوردم ..واسه همونه احتمالا تازه نت وصل شده ..کلی سر ذوقم البته نه مثه جوونی هامون و اون قدیم تر ها ... منظور از کلی سر ذوق بودن همون یک دَهم از دَه دَهمه و اینکه آقا بعضی از این دوستانم نیستن و خیلی خیلی مثه ما کم هستن ما ناراحتیم .. بابا علی هم نیست...
-
مجنونتم یا حسین بن علی ...
شنبه 12 آذرماه سال 1390 13:12
عکس گرفته شده توسط فرداد یا امام حسین می دونی دلم برات خونه !! می دونی چقد دلم برات تنگه !؟؟ یا حسین بن علی اگه بدونی دلم واست عینهو دل گنجیشک هزار بار در صدم ثانیه به تپش افتاده اگه بدونی .... یا خدا ..
-
هوای من و همشونو داشته باش . . . یا حسین
دوشنبه 7 آذرماه سال 1390 12:56
یا حسین (ع ) عکس گرفته شده توسط فرداد پ ن : التماس دعا دارم این ایام رو خدایا هوای همه ی دوستامو داشته باش هوای همه شونو .../ دعا نوشت : این فضای خالی تموم دعاهایی بود که برای شما و خودم داشتم ولی وقت نکردم بنویسم ولی از ذهنم گذشت و همه رو به زبون آوردم *آمین *
-
و ما هم بله ...
چهارشنبه 2 آذرماه سال 1390 12:08
عکس گرفته شده توسط عابر اصلا فکرشو نمی کردم .. یعنی حتی به ذهنمم خطور نمی کرد ...
-
یعنی چی ؟
یکشنبه 29 آبانماه سال 1390 09:03
فمنیست نفرت انگیز یعنی چی ؟
-
یعنی چی ؟
شنبه 28 آبانماه سال 1390 22:52
رقت انگیز یعنی چی ؟