قُلنج های مغز یک ضعیفه

به قول دکتر بوق ورود افراد گَنده دماغ ممنون ( شما بخون متلقا ممنوع)

قُلنج های مغز یک ضعیفه

به قول دکتر بوق ورود افراد گَنده دماغ ممنون ( شما بخون متلقا ممنوع)

لغت نامــــه نداشتن همانا هو گــــاف دادن همانا ../

یعنی من بدترین سوتی و آبرو بر ترین گاف زندگیمو دو روز پیش دادم  

ای پدر بی سواتی بسوزه  

دوروز پیش یه جمله ی روسی یه جا دیدم بعد زنگ زدم به یکی از جنس ذکورای آشنا  

جمله رو براش گفتم گفت لطفا اس بده ببینم چیه  

آقا چشتون روز بد نبینه جمله رو براش اس دادم  

طرف رفت معنیش کنه فقط گفت جمله ی خوشایندی نیس  

منم که کلا گیرم دیگـــــــــــه / 

برام مهم بود 

 بعد منم باز اس دادم گفتم خو دقیقا معنیش چی میشه  

دیگه کلا به اس جواب نداد چند بار زنگ زدم شمارش مشغول بود  

بعد یه دفعه دیدم خاموش کرد  

آقا من انگشت شصتم خبر دار شد که یه خبریه  

رفتم از یکی از دوستام که کلا تو کار زبانه البته شمارش عوض شده بود که بعد از کلی مکافات با طی تماس های بسیار  

فهمیدم بعله این جمله یه بدو بی راهه خیلی ناجوره که اصلا نمیشه به زبون آورد  

( از این ادواتی که  اکثر قریب به اتفاق جنس ذکورا خیلی ازش استفاده می کنن  )

کلا آبروم رفت ... حالا موندم چطوری جمعش کنم این سوتیو  

 

کلا کاری جز سوتی دادن ندارم / همش خرابکاری  

نتیجه ی اخلاقی : 

بیاید بدون استثنا ههم مون از این به بعد / اقلش / اقلش یه لغت نامه از همه ی زبان ها تو خونه داشته باشیم که این جوری آبرومون نره اقلا

نظرات 7 + ارسال نظر
هیچ دوشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 01:21 ب.ظ

قیافه ات دیدنی بود
ها ها ها
کئی
در سوتی دادن صاحب سبک تشریف داری ساره

نخند علی تو رو خدا ... پاک آبروم رفت پی کارش
واقعا صاحب سبکم ... اسمم باید تو گینس ثبت شه
کئی رم این دفعه خوب اومدی

پیمان دوشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 02:32 ب.ظ http://saieroshan.mihanblog.com/

سلام،خوب اولش گفتی بی جنبهی دستمون و گذاشتی تو پوست گردو. بعد در مورد اون شعر والا من اونو توزمان سربازی چون علاقه به شعر داشتم از روزنامه کیهان بریدم گذاشتم تو دفتر خاطراتم متاسفانه شاعرش قیچی شده بود من هم با این عنوان (شعری از روزنامه کیهان گذاشتمش) شما هم میخوای بذاری بذار مال من نیست که(اما بدونید به مذاق بعضیا خوش نمیاد اگه عین ما نترسی بذار). هی بچه ها ببینید اینچی میگه میگه از تیکه ها ناراحت نشم در مورد جنبه ام باید بگم اصلا نمیگم برو از ویکی خصوصی بپرس بهت میگه.
خداقوت_پیمان

درود
آره شعرو خوندم می دونم باید نترس بود گذاشت ...
احتمالا باید سر فرصت بذارمش
حالا فک کن تو این بلاگ کلی هم منتقد پیدا می کنم شایدم خواننده هام رو از دس بدم .. ولی یواشکی می ذارمش و سریع ازش رد میشم
مممنون که بابت توضیح کامت آقا پیمان
پیمان خان ما اینجا بچه مچه نداریم همه آدم بزرگین خفن واسه خودشون
کلا مشخصه خیلی با جنبه اید ... بوخودا ... راس می گم
سلامت باشین :))

پیمان دوشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 02:42 ب.ظ

http://127230.blogfa.com/post-16.aspx
http://yaregoran.persianblog.ir/post/68تو این وبلاگها میتونی کاملشو.بخونی اسم شاعرش هم میگن علی رضا صالحیه.

دسن گل شوما درد نکنه / زحمت کشیدین
لطف عالی مستدام
تشکر از لطفتون :)

فری دوشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 03:26 ب.ظ http://roozegarr.persianblog.ir

واااااااااااااااااااااااااااااااای این چه کاری بود دختر!!! این سوتی جمع و جور شدنی نیست که نیســـــــــــــــــــــــــــتبهتره فعلا سراغی از طرف نگیری که نافرم خرابکاری کردی

سلام بر نازنین آبجی گلم
خدا وکیلی این چه کاری بود ؟؟... تو بگو خواهری
آخه اصلا به قیاقه تی اون جمله ی بلند بالا نمی اومد فحش باشه
آخه فحش یک کلمه دو کلمه نه یه جمله ... ای وای من
واقعا نمیشه جمع کرد ؟ ساره بمیری که گند زدی

فرداد دوشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 04:28 ب.ظ http://ghabe7.blogsky.com

سلام آبجی
آخه چی بگم من...چرا میون این کلمه اون؟
...
عاشق گاف دادن و خنده های بعدشم...
بی خیال..عمدی که نبوده...

سلام داداش گلو نازنینم
هیچی نگو داداشم که کلا من خودم شرمنده م
نه گافای این مدلی که کلا آبروریزیه
آره دیگه .. منم که کلا کم نمیارم .. همیشه همینه سوتی می دم و با پرویی تمام به روی خودمم نمیارم کلا اعتماد به نفسم آرزوست
مقسی داداشم

آیدا چهارشنبه 23 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 02:04 ب.ظ http://yekhekayat.blogfa.com/

تو چه ماهی ساره جونم من اگه بودم نتیجه اخلاقیم این بود که اگه یه چیزی بلد نیستم میگم بلد نیستم که سوتی ندم

منم دیگه کلا اعتماد به نفس کاذب

آیدا چهارشنبه 23 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 02:08 ب.ظ http://yekhekayat.blogfa.com/

وای فکر کن چه سوتی بی رحمانه ای
خب حالا معنیشو یاد گرفتی؟بگو ما از این سوتیا ندیم

وای مبر من که دوباره یادم انداختی ... چه معنی خوفناک و بی ادبیی داشت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد