من . . . منه ساره

من الان تو پایان نامه ی ارشدم . . .

من الان سر کار می رم و دستم تو جیب خودمه

من الان برای خودم و فقط برای خودمم

من الان بزرگ تر شدم

من الان خانوم تر شدم

من الان پخته تر شدم 

من هنوز هم چادر میذام

من هنوز هم حجاب دارم . . . و با حجاب تر شدم

من ایمانم به خدا قوی تر شده ولی . . .

من الان از همه جاهایی که قبلا بودم اومدم بیرون . . . دیگه اون جا ها  نیستم

من الان رفتم جاهای جدید

رفتم جاهایی که توش دیگه . . . نیست

من از همه ی آدم های قبلا بریدم

همه رو رها کردم . . . ولی اون ها هنوز منو رها نکرن

من الان مال خودم شدم

من الان دیگه هیچکسو مال خودم ندارم

من الان دقیقا شاید 3 سالو 5 ماه هست که هنوز ضعیفه هستم

و روز به روز هم ضعیف تر میشم . . . ودر عن ضعیفه بودن پوستم کلفت تر میشه

من هنوز هم به رسم عادت تو نوشت و آپ گذاشتن مثه گذشته ها بعد جملاتم چن تا نقطه میذارم

ولی دیگه اون ساره ی شادو سر حال نیستم

دیگه نیستم

من الان شدم یه ساره ی ته ته ته از اینجا مونده و از اون جا رونده

من دیگه مال خودم شدم