قُلنج های مغز یک ضعیفه

به قول دکتر بوق ورود افراد گَنده دماغ ممنون ( شما بخون متلقا ممنوع)

قُلنج های مغز یک ضعیفه

به قول دکتر بوق ورود افراد گَنده دماغ ممنون ( شما بخون متلقا ممنوع)

واسه خودتون بریزید . . .



برم یه چای دم کنم واسه خودم شاید حالم بهتر شد

با اجازتون حوصله هم ندارم بهتون تعارف کم

اگه دلتون چای می خواد واسه خودتون بریزید بخورید

خیلی غمگینم ..اصلا یه وضعی داغونم

خیلی تشویش دارم

خیلی دل شوره دارم

خیلی نگرانم

اصلا نمی دونم چمه 

فردا و پس فردا هم امتحان دارم

نمره ی دو تا از درسام اومده

مونده اقصاد مدیریت که خیالم راحت شه

خیلی برای زندگی کردن بی انگیزه شدم

ذره ای حوصله ندارم که به زندگی ادامه بدم

دلم گریه می خواد

گریه با صدای بلند

گریه با صدای هق هق بلند

چرا من تو این بیستو چن سال هیچ روزی از زندگی به معنای واقعیش لذت نبردم ؟

چرا ؟

کاش یه فضای باز و دور از همه چی داشتم و می تونستم بلندبلند گریه کنم

سرم خیلی درد می کنه

اون اعتماد به نفس وصف نشدنی ساره یهویی کجا رفت

من می دونستم با رفتن اون همه چیزم می ره

من می دونستم به این روز می افتم

اون به خاطر منافع خودش

به خاطر احساسات خودش ذره ای برای احساسات من تره هم خورد نکرد

گفتم هر چی بگی قبول دارم ..

گفتم من آدمی هستم که پیرو بش و بتونم خودمو با محیط تو وفق بدم

ولی قبول نکرد

حتی نفس کشیدن هم برام سخت شده

من دلمو به چیه این دنیا خوش کنم

صدای من قراره به کی برسه ؟ کی قراره منو درک کنه

هیچکی

اون که اون بود ...داره واسه خودش کیف می کنه

از یه نفر خبرشو گرفتم و گفت حالش خوبه

دستش درست ..حالش خوبه

به خدا ما زنا بدبختیم

به خوده صاحب الزمان ما زنا بیچاره ای مفلوک بیش نیستیم

بهش گفتم خیلی برام ارزش داره

اون با اینکه می دونست من چقدر دوسش دارم باز رو حرف خودش ایستاد

دمارم در اومده به محمد ( ص )

در اومده


دارم از آمریکا سرچ می شم ...




پ ن :


اصلا از یه جاهایی میان تو بلاگ آدم که آدم شاخ در میاره خدایی

این جاها دیگه کجاست ؟

ایمان دارم . . .

ایمان دارم  . . .


به خودم ایمان دارم

به عشقم ایمان دارم

به زندگی که بنیانش حق و عدالت و راستی باشه ایمان دارم

به مردی که در زندگی من خواهد بود ایمان دارم حتی به خوشبخت شدن آن مرد توسط ساره ایمان دارم

از این که اگر به او ایمان اشته باشم ایمان خواهم داشت که همه چیزم را برای او خواهم گذاشت

به زندگی بعد از مرگ ایمن دارم

به علی / محمد (ص ) / فاطمه / مرد زمان / ایمان دارم

به عدد  1 / 7 / 14 / 12 / 3 / 5 / ایمان دارم

به مادرم

به پدرم

ایمان دارم

به خدا خواهی خودم ..به دوستی خودم با او ..ایمان دارم

به قلبم که حاضر است روز ها / ساعت ها / دقیقه ها / ثانیه ها / لحظه ها  برایش بتپبد ایمان دارم

به انگیزه ی خودم که با وجود او قوت می گیرد ایمان دارم

به نیت خالص خود ایمان دارم

به دو رو نبودن ..بی ریا بودن خود .. ایمان دارم 

به صدای آب که آرامش خداوندی رو در من زنده می کنه ایمان دارم

به سقوط دانه های  برف که مرا خنک می کند و زندگی ر برایم هبه می آورد 

به میخک ها و زیباییشان و ظرافتشان ..به یاس / به نسترن های سفید

به خنک  و گوارا بودن چشمه های کوه اچو

به درغگو بود و ریا کار بودن و دو رو بودن بیشتر دوستانم ایمان ارم

به پرحرف بودن و پر انرژی بودن خودم در زمان های گذشته و کم حرف شدن و کم انرژی شدن خودم در زمان حال ایمان دارم

به ترسم از حشرات ..عنکبوت ها و مار ها ..و حتی گاهی دوست شدنم با آنها ایمان دارم 

به سر سختی مرد زندگیم ایمان دارم 

به مرد بودن مرد زندگیم ..به صداقتش ..به نیت خالصش ..به سختکوشیش ..به عاشق بودنش ..به مهربان و مهرورز بودنش ..به دلسوز بودنش ..به سکوتش ..به صبوریش ..به خدا پرستیش  و ترس از خالقش ایمان ارم

به سخت کوشی خودم ..به خر حمالی خودم ..ایمان دارم

به ترسو نبودن خودم ..به ضعیف نبودن خودم ایمان دارم

به عاشقانه زندگی کردن خودم ..

به اینکه شاید دچار وسوسه های شیطانی بشم ایمان دارم ( به این از همه بیشتر حتی )

به احمق بودن خودم ..به صبور بودن خودم ایمان دارم

به حرف بودن حرف خودم ایمان دارم

به سکوت کردن خودم در بیشتر مواقع و تحمل هر هر حرف و سخنی و هر بهتونی ایمان دارم

به شکسته شدن دلم که اگه بشکنه دیگه دل نمیشه ایمان دارم

به زندگی پر ادغدغه ..پر از حرف ..پر از بهتون ..پر از حسادت ..پر از نا خوشی ..ایمان دارم 

به دختر بودن خودم ایمان دارم

به کمبود نداشتن خودم ایمان دارم

به مهربانی پدرم ..مادرم ایمان دارم

به اینکه در این دنیا یک چیز و یک نفر مرا خیلی دوست دارند و دوست خواهند داشت ایمان ارم

به اینکه در این دنیا و آن دنیا من یک چیز و یک نفر و سر جمع دو مورد را دوست خواهم داشت و خواهم پرستید ایمان دارم

زندگی من

وجودیت من

هستی من

نوترون ها و الکترون ها ی سلول های بدن من متشکل از هسته ی ایمان است

ایمان من بار هایش مثبت و عاری از هر بار منفی است

این ها واقعیت است

هم محض و هم کاربردی


ساره آریا منش . . .


سخته . . .

خیلی سخته

منظورم امتحان اقتصاد نیست ..هر چن که خوندن اونم سخته

منظورمن یه چیز سخت دیگه س

من ایمان دارم که یه روز با زندگی قهر می کنم

مادرم و پدرم مرا نیز دوست دارند و من نیز آنها را

خواهرش دیشب بهم اس ام اس داد

خب که چی ؟


دیشب رفتیم خانه ی قدیمی مادر بزرگم در ییلاق

من خورت بادنجان درست کردم و مادرم نیز برنج را

مادرم زانو هایش درد می کرد و من ظرف ها را در آن بی امکاناتی شستم

شب خوب / خنک / تاریکی بود که سگه ها به جای پارس زوزه می کردن

من سال هاست که منتظرم

و انتظار من نیز چهار زانو است

روزی خواهم مرد و روی خوشی را نخواهم دید

می دانم

یقین نیز نمی دانم داشته باشم یا نه

چون به وجود خدا ایمان دارم

من یک دخترم نه زن

هنوز یک دخترم

دنیا در ظاهر سرسبز است ولی در باطن بی آبو علف نیز

یکی از همکار های مردم برای من پشت سیم های تلفن از حسادت می گوید

و من نیز برایش از خستگی و از حال به هم خوردن

او حرف هایش را ادامه می دهد با دعوت کردن من به آرامش و بی خیالی

یاد مادر بزرگم می افتم ..اسمش لیلاست

او می گفت به خدا امید داشه باش و بی عار باش

من بی عار / هر چه سعی می کنم ..نمی شود

کسی مرا درک نمی کند

حتی آن مخاطب خاص در دنیای مجازی به من انگ ارتباط های نامشروع می زند / به من

به ساره آریا منش

او حتی جرات ندارد اسمش را بگذارد . . . او نیز یک ترسو بود 

مگر من کمبود دارم که از خود تعریف کنم یا جلب توجه کنم

توی مخاطب خاص یک بی پدر مادر بودی که ترسو هم بودی

تو حتی جرات نداری بزدل نباشی

من یک دخترم که کلی تا به امروز حرف شنیدم و تحمل کردم و تلاش کردم و رنج کشیدم تا شاید روزی برای خودم کسی شوم

حرف های من شوخی نیست ..یک واقعیت محض است که کاربردی شده




ای خدا . . .



فردا امتحان اقصاد دارم

کاش می شد از قطر کتاب ( ۴۰۰ صفحه ) و 100 سوال /  که جواب هر سوال دو تا سه برگ A4 هست براتون عکس بذارم ..

یعنی شدیدا التماس دعا دارم


نیز . . .


نیز




مادرم نیز مرا دوست دارد

پدرم نیز مرا دوست دارد

برادرم نیز

و همچنین پدر بزرگ و مادر بزرگ و آن مادر بزرگ هم نیز

و همچنین المیرا نیز

و همچنین عمه ها و عموهایم و همچنین خاله هایم و دایی هایم نیز



پ ن : 


کلمه ی نیز را پاس بدارید و قدرش را بدانید

حتی می توانید شبها هنگام به جای عروسکتان و بقیه ی موارد کلمه ی نیز را بغل گرفته و بخوابید


هی ای ای . . .

 

 

هی روزگار ...