به یه نفر امروز قول دادم براش فایل یه سری از کارامو ببرم.. ولی اصلا حوصله ندارم برم بیرون
حالم از هر چی اجتماعه بهم می خوره
حالا کلا بد قول میشم می رم پی کارم .. بد قولی هم میشه سوسابقه
بی ربط نوشت :
میخوای برای جواد خیابانی برات بریم خواستگاری( حالا که عاشقشی ) .. شماره ی مامانتو به من بده باهاش هماهنگ کنم برای بعد عید فطر بریم خواستگاری
آخه آدم قطعیه .. تو عاشق جواد شدی ؟
پس عادل چی میشه یا نهایتاپیمان یوسفی یا در نهایت مزدک
ای بابا .. عاشقی هم عاشقی های قدیم
آی گفتی عاشقم عاشقای قدیمی
دلمان برای لیلی و مجنون تنگیده
لیلیو مجنون ... شیرینو فرهاد
امیرو گوهر . . .
نه جواد خیابانی
راستی آی جوووووووووووووووووووووون
من اولم اووووووووووووول
الهی من قربونت برم ..
خدا بگم این بوق بوقک رو چیکار نکنه که برای همه دردسر درس کرده
تو بلاگ من اول شدن همچین کیفم نداره ها .. یعنی من این بوقو آقش می کنم
سلام...!
این داستان خیابانی چیه؟
قحطی رو جدیدا اینجوری مینویسن؟قطعی دیگه چه صیغه ایه؟
بد قولی هم بد نیست.جدیدا به منزلهی باکلاسی هم میشه ازش استفاده کرد.اینجوری اگر دنبالت اومد که چه بهتر اگرم نیومد که حتما ارزش نداشته ازاول براش کار ببری
سلام علیکم و رحمته الله
هیچی بابا یکی یه جا نوشت من عاشق خیابانیم بعد اون وخت مذکرم بود ... بعد همچین گفته بود عاشقشه که ئما گفتیم با مامانش هماهنگ کنیم براش بریم خواستگاری
اون کلمه ی هم که جناب لطف کردی ویرایش کردی .. از عمد نوشته بودم حالا تو منظورم رو نگرفتی دیگه با خودته
و اینکه در مورد راهنمائیت هم ممنون ... ولی تو این جوری یه وقت واسه ملت کلاس نذاری ... دلشون می شکنه
مرسی ساره جونم منم به شما دلم گرمه دیگه در ضمن اینجام افتخاریه اول شدن عزیزم
ممنون گلم که انقد لطف داری
در بلاگ من برای تو نازنین همیشه بازه
خو دوسش دارم خیابانی رو.... خدای طنزه
باز گفت دوسش دارم ..احیانا عاشقش نیستی
باشه بابا به پای هم پیر بشین