امروز سر کلاس بودیم .. استادمون یه زنه س
زنه به یه پسره خیره سر گیر داد سر نمره ای که پسره ازش گرفته بود . پسره مثه این که برا گرفتن نمره بهش دروغ می گه ... و می گه یکیش مرده ... استاده می ره فضولی می کنه می بینه مردنی در کار نبوده
پسره رو با نمره ی 75/9 می ندازونه ... امروز استاد پسره رو سر کلاس گیر آورد .. نزدیک بود بلن شه پسره رو چکو لگد کنه ... استاده هی می گفت دروغ گفتی پسره می گفت نگفتم
استاد بیست بار ... دقیقا بیست بار با صدای نابه هنجار و خیلی داغون اونم تو کلاس هی ی گفت / دروغ گفتی / دروغ گفتی / دروغ گفتی / دروغ گفتی ... دیگه تا بیست بار دیگه
=)))))))))))))))))))
یعنی الان یادم میاد خندم می گیره
یعنی من مغزم سوت کشیدا .. ای بر پدر هر چی بی فکره لعنت
یعنی استادمون از هر چی مرده .. تو عصبانیت همتا نداره
سلام، دروغ گفتی؟ ممنون جواب نمیخواد نگو بازم سوال.
سلام
دروغ گفت مثه اینکه ..
هه هه هه .. وقتی می گم بازم سوال ؟ رو نروتم / آره ه ه ه ه ؟
=)))))))
چه صحنه ی دیدنیییییییییییییییییییییی
من که از ترس کلی به خودم لرزیدم .. گفتم همین الان می اد هم اون پسره رو می زنه هم ما رو
حالا دروغ گفت واقعا؟شما هم وایسادید نگاشون کردید ؟خب یکی پا می شد می گفت دروغ نگو از این به بعد دیگه.استاد ببخشش
نمی دونم والا خودش هی اصرار بر اصرار که من دروغ نگفتم .... آره دیگه چیکار می کردیم .. خوده اون استاد واسه هفت پشت پسره کافی بود
کی جرات داشت بگه ببخش ..