سلام نمیدونم چی شده که اینطوری گفتی .ولی منم بعضی مواقع انقدر بغض میکنم که نفسم بالا نمیاد بازم خدا رو شکر که گریه هست وگرنه می مردم .....از اون گنجشکه خیلی خوشم اومد ونوشته هات خیلی غمگین بود
سلام خیلی اتفاق ها تو روزوای متمادی عمرم دیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــگه حوصله ی گریه کردنم ندارم نوشته هام ؟باید ببخشید دیگه ... عذر ممنوم عزیزم .. و ممنون از این که افتخار دادی بهمون سر زدی و برام نظر گذاشتی لطفت کم نشه گلم :)
به قول خارجیا:me too سلام ساره جان شب آبجی ما به خیر... به به یه مسافر کربلا داریم...خوش به سعادتت.من که تا حالا سعادتشو نداشتم.مخصوصا عاشق نجف و بین الحرمین هستم.چندبارهم بنا بوده کاری یا غیر کاری برم...اما لیاقتشو نداشتم. خدا رو شکر زیارت خانه خدا و مسجدالنبی قسمتم شده....خیلی سفر بی نظیری بود...دوست داشتی بیشتر از این سفر برات میگم.اما دلیل اینکه مطرحش کردم اینه که : دختر های زیادی رو اونجا دیدم که دسته جمعی اومده بودن راستش ااکثرا رفتارشون مناسب فضای اونجا نبود...خصوصا با عربهای بی شعور و فروشنده ها....خلاصه که یه کم تقصیر از خودمونه .بلاخره تو این زمونه هم که همه رو با یه چوب می زنن و این باعث میشه حق امثال تو ضایع بشه...خلاصه که اگر آرزوشو داری به وقتش می طلبتت... غصه نخوریا
سلام بر داداش مهربون . نازنین و گل ساره چقد خوبه که هستی صبحت به خیر برادر مهربان ایشالله قسمت میشه .. میری .. ما رو هم اختصاصی دعا کنی .. تو هم خوش به حالت بابت سفر مکه .. هر کی ندونه مدینه النبی چه خبره که من می دونم .. نرفتم اما می دونم چه خبره .. صحرای عرفات .. ای بابا یادمون ننداز .. این پسرای گروهمون که کلا ذوق مرگ شدن از وقتی فهمیدن مکه اسمشون افتاده .. خوش به حالشون ... تو ایران ما پسر بودن یه ابر نعمتی .. به خدا راس می گم .. دختر بودن تو ایران یه ظلمه .. ( کلا حرف زیاده .. کلی دلیل دام که اینو می گم ) در مورد اون مدل دختر ها رو هم راس می گی .. چی بگیم والا .. دستمون به هیج جا بند نیس .. می دونی چیه بدبختی اینه که اونایی هم که قبل ما ادعا می کردن ما اِل می کنیم بِل می کنیم .. الان که خودشون تو راس امور قرار گرتن .. خودشونم از همه ئبدتر شدن و مشخص شد که همش شعار بود بگذریم یه چیزی فراتر از آرزو ای فرداد .. آرامشی که اون جور جاها برام داره هیج جا برام نداره .. غصه ؟ دست خودمون نیس .. وجود ما اجازه نگرفته از خودمون شروع کرده به غصه خوردن .. که پامون به همون کربلا هم می رسه یا نه ! زیاد حرف زدم .. کاش یه داداش اندازه ی تو داشتم تا باهاش دردو دل کنم بی خیال ایشالله که از خدا هر چی می خوای بهت بده فرداد داداش جان .. یا علی
سلام، سرتو از آب بیار بیرون خفه نمیشی..! بچه مازن و خفه شدن نگو ...! خداقوت_پیمان
سلام .. داداش من ما سرمون از بیرونه که خفه شدیم .. اگه اون تو بود .. منظورمان توی آب است ../ که دیگه خفه نبودم .. راحت بودیم کلا بچه مازنی هستیم که داریم بابت هوش سرشارمون این همه بدبختی می کشیم دیگه همه چیو می فهمیم .. نا خوداگاه از همه چی هم سر در میاریم که میشه این که داغون شیم خدا قوت ـ آبجی ساره ت
ببخشید نوشتم داداشی ببخشید ساره خانوم
قضییه چیه اصلا ؟
سلام نمیدونم چی شده که اینطوری گفتی .ولی منم بعضی مواقع انقدر بغض میکنم که نفسم بالا نمیاد بازم خدا رو شکر که گریه هست وگرنه می مردم .....از اون گنجشکه خیلی خوشم اومد ونوشته هات خیلی غمگین بود
سلام
خیلی اتفاق ها تو روزوای متمادی عمرم
دیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــگه حوصله ی گریه کردنم ندارم
نوشته هام ؟باید ببخشید دیگه ... عذر
ممنوم عزیزم ..
و ممنون از این که افتخار دادی بهمون سر زدی و برام نظر گذاشتی
لطفت کم نشه گلم :)
به شرف لا اله الله لا....
یعنی علی خدایی دیشب در همین حدی که می گی بودم .. داشتم منفجر می شدم
هم جسمم داغون بود هم روحم
الان جسمم خوب شده .. روحمم که بی خیالشم
به قول خارجیا:me too
سلام ساره جان شب آبجی ما به خیر...
به به یه مسافر کربلا داریم...خوش به سعادتت.من که تا حالا سعادتشو نداشتم.مخصوصا عاشق نجف و بین الحرمین هستم.چندبارهم بنا بوده کاری یا غیر کاری برم...اما لیاقتشو نداشتم.
خدا رو شکر زیارت خانه خدا و مسجدالنبی قسمتم شده....خیلی سفر بی نظیری بود...دوست داشتی بیشتر از این سفر برات میگم.اما دلیل اینکه مطرحش کردم اینه که : دختر های زیادی رو اونجا دیدم که دسته جمعی اومده بودن راستش ااکثرا رفتارشون مناسب فضای اونجا نبود...خصوصا با عربهای بی شعور و فروشنده ها....خلاصه که یه کم تقصیر از خودمونه .بلاخره تو این زمونه هم که همه رو با یه چوب می زنن و این باعث میشه حق امثال تو ضایع بشه...خلاصه که اگر آرزوشو داری به وقتش می طلبتت...
غصه نخوریا
سلام بر داداش مهربون . نازنین و گل ساره
چقد خوبه که هستی
صبحت به خیر برادر مهربان
ایشالله قسمت میشه .. میری .. ما رو هم اختصاصی دعا کنی ..
تو هم خوش به حالت بابت سفر مکه .. هر کی ندونه مدینه النبی چه خبره که من می دونم .. نرفتم اما می دونم چه خبره ..
صحرای عرفات ..
ای بابا یادمون ننداز .. این پسرای گروهمون که کلا ذوق مرگ شدن از وقتی فهمیدن مکه اسمشون افتاده .. خوش به حالشون ...
تو ایران ما پسر بودن یه ابر نعمتی .. به خدا راس می گم .. دختر بودن تو ایران یه ظلمه .. ( کلا حرف زیاده .. کلی دلیل دام که اینو می گم )
در مورد اون مدل دختر ها رو هم راس می گی .. چی بگیم والا .. دستمون به هیج جا بند نیس .. می دونی چیه بدبختی اینه که اونایی هم که قبل ما ادعا می کردن ما اِل می کنیم بِل می کنیم .. الان که خودشون تو راس امور قرار گرتن .. خودشونم از همه ئبدتر شدن و مشخص شد که همش شعار بود
بگذریم
یه چیزی فراتر از آرزو
ای فرداد .. آرامشی که اون جور جاها برام داره هیج جا برام نداره ..
غصه ؟
دست خودمون نیس .. وجود ما اجازه نگرفته از خودمون شروع کرده به غصه خوردن .. که پامون به همون کربلا هم می رسه یا نه !
زیاد حرف زدم ..
کاش یه داداش اندازه ی تو داشتم تا باهاش دردو دل کنم
بی خیال
ایشالله که از خدا هر چی می خوای بهت بده فرداد داداش جان ..
یا علی
سلام، سرتو از آب بیار بیرون خفه نمیشی..! بچه مازن و خفه شدن نگو ...!
خداقوت_پیمان
سلام .. داداش من ما سرمون از بیرونه که خفه شدیم .. اگه اون تو بود .. منظورمان توی آب است ../ که دیگه خفه نبودم .. راحت بودیم کلا
بچه مازنی هستیم که داریم بابت هوش سرشارمون این همه بدبختی می کشیم دیگه
همه چیو می فهمیم .. نا خوداگاه از همه چی هم سر در میاریم که میشه این که داغون شیم
خدا قوت ـ آبجی ساره ت
من وقتی دارم خفه می شم می زنم به کوه و بیابان
آره کار بسیار به جاییه ... ولی نمی دونم چرا حوصله ی کوهو بیابونو ندارم ...