قُلنج های مغز یک ضعیفه

به قول دکتر بوق ورود افراد گَنده دماغ ممنون ( شما بخون متلقا ممنوع)

قُلنج های مغز یک ضعیفه

به قول دکتر بوق ورود افراد گَنده دماغ ممنون ( شما بخون متلقا ممنوع)

نمی خوام . . .

فردا می خوام برم دانشگاه نمی دونم چرا ته دلم برا دانشگاه رفتن قنج می ره . . . دلم تنگ شده برای کلاس . . . بعد چها روز دارم باز سر کلاسم / واقعا درس خوندن خیلی کیف داره ها . . . / هر چی تو سطوح بالا تر می ری دل چسب تره

البت با وجود شرایط آزادانه و خاص

ولی خداییش تو روح نظام آموزشی از اول ابتدایی تا چهارم دبیرستان . . .

چه دوران گندی بود

مخصوصا امتحان نهایی سوم دبیرستان

خداییش چقدر استرس داشتیم

دلم برای بچه های سوم دبیرستان که چن روز دیگه امتحان نهایی هاشون شروع میشه می سوزه

من که خیلی استرس داشتم اون دوران . .

الهی که خراب بشه

چه دوران مزخرفی بود خدایی 

کاش همه ی آدم ها دغدغه هاشون فقط و فقط براشون دغدغه بود ( بدون حرص خوردن / بدون نگرانی / بدون ناراحتی / بدون فکر و خیال های نا جور . . . )

یعنی دغدغه داشتن و براش تلاش می کردن ولی هیچ ناراحتی و نگرانی به خودشون راه نمی دادن


چن دقیقه پیش داشتم کف آشپز خونه رو که یه خوره آشغال ریخته بود تمیز می کردم

خم شدم که اون آشغالارو بر دارم یه دفعه خودمو تو شیشه ی گازمون دیدم . . . باز دوباره اون یه خال مویی که سفید شده بود تو سرم اومد جلو چشم

کلا توی موهامه و همیشه نمی بینمش . . . امروز دومین باری بود که دیدمش

من چقد زود دارم پیر میشم

چرا انقد زود  موم سفید شده ( می دونم همش برای ناراحتی ها و دغدغه ها و نگرانی هامه . . )

یه دفعه نا خواسته یه قطره اشک از چشام اومد پایین

من که سنی ندارم . .


ول کنید بگذریم...به درک

دارم می رم برا خودم چایی دم کنم شما هم می خورید براتون بریزم ؟

چای با کیک می چسبه ها . . . تعارف نکنید