قُلنج های مغز یک ضعیفه

به قول دکتر بوق ورود افراد گَنده دماغ ممنون ( شما بخون متلقا ممنوع)

قُلنج های مغز یک ضعیفه

به قول دکتر بوق ورود افراد گَنده دماغ ممنون ( شما بخون متلقا ممنوع)

بوالهوسی .../

شدیدا هوسه  یه لباس صورتی کار شده ی دکلته با یه کفش دِلِویزای بندک دار ساق پوش پاشنه دار .. 

و یه یه موی کار شده با گذشتن یه گل سر صورتی سمت راست گوشه ی موهام  و یه آرایش ملایم صورتی کردم ...  

پ ن :   

هوسم شدیدا مثه وقتی که آدم هوس خوردنه انارش میشه

گاهی خیلی کفریم می کنن ...

به نظر شما این پسرایی که برا آدم کلاس میان ..آدم باید باهاشون چیکار کنه  در الویت اول  

حتی همین دخترا  در الویت دوم

به نظر من یا باید کَلشونو بزنی بشکونی  

یا باید یه فن دور برگردن بزنی تو تخت صورتشون تا فکشون آویزون شه  

یا باید گوشاشونو بپیچونی  

کف گرگی هم بد نیست  

کِی باشه که عصبانیتم از اونا رو رو یکیشون خالی کنم و یکیشون جور همه رو بکشه ..خدا می دونه  

یا تو دنیای مجازی این اتفاق می افته یا واقعی  

فلک زده های بدبخت که همه رو از بالا می بینین

کی می گه من عاشق شدم ...! هان ؟

امروز رفتیم جلسهو .. کلی دفاعیه زدمو .. 

کلی حرفم آوردنو   

من همش تو سکوت بودم و ترجیح می دادم حرف نزنم ولی مگه گذاشتن تا آخر این جوری بمونه

 یه سری ها یه چیزای پروندن .. که دیگه گفتم هر آنچه را که باید می گفتم  

این پسره جقله ی تازه وارد حالا چون مجری برنامه ی تلوزیونی فکر کرده کیه ..  

فن بیان داره که داشته باشه ..این دلیل نمیشه انقد ادعا بیاد و منی که تمومه رزومشو می دونم چیزی نگم .. 

اسب آبی ..فکر کرده هر دروغ دوندی رو می تونه به نـــــــــــ..اف ما ببنده  

دارم کم کم به این بچه های تلفیقی استان می فمونم جایی که ساره هس مواظب عرائضتون باشید که دسته گل به آب ندید  

امروز خوب دهنشو بستم که انقد قپی نیاد ..مرتیکه  

هر کی ندونه و شما هارو نشناسه من که شماهاهو تموم گروهتونو خوب می شناسم  

می دونم چه گندی بالا آوردین تو دوره ای که بودید   

داره برا من اینجا ایده می ده ..ایده دادن چه فایده داره وقتی اهل عمل نیستی ..  

گروه ما خودشو با دوم شدنش ثابت کرد ..حالا این داره گروهمونو بهم می ریزه  

برگشته امروز می گه ما دو گروه عینهو گلادیاتور یا طور شدیم جلو هم ..پسرای گروه ما شبیه آددمای بهت زده بهش نگاه می کردن و نمی دونستن باید چی بگن .. چون ما اصلا باهاشون مشکل نداریم .. فقط اونا نمی تونن به خودشون بقبولونن که ما ازشون سر تریم .. 

که در این قسمت صدای من در اومدو ....از صاحب جلسه که اجازه گرفتمو گفتم عذر می خوم من می تونم نکاتی رو متذکر شم .. که زدمو حاله ه شیش تای گروه اونا رو گرفتم با خونسردی تمام ..  

کلا کم نیاوردم .. بچه های گروه مثه خر کیف می کردن از دفاعیاتم ..  

چه کنیم دیگه همیشه ما باید از خودمون شجاعت نشون بدیم  

پ ن : 

یه دو هفته س این رفیقمون هر وقت منو می بینه می گه ساره تو چشات می خونم که عاشق شدی .. کلا داره کفرمو در میاره  

آخه بیچاره من عاشق بشم اینجام  ؟

اصلا برا آدم عاشق عقل درس حسابی می مونه که بیاد پیش آدمایی مثه شما  

مگه من خرم که عاشق بشم  

عاشق بشم باید تموم کارو زندگیو درسو آیندهو مشغله رو ببوسم و یه ماچ آب دارش کنم بذارم کنار  

بابا من دارم سعی می کنم خودمو بندازم تو غلتک زندگی برای یه آینده ی درسو درمون ...  

عاشقی کیلو چنده  

حالا اگه یه آدم پیدا بشه در دهن این رفیق شفیق ما رو ببنده پیش من یه جایزه ی درس داره هاا 

قول می دم هر کی این کارو بکنه من برای کاندیداتور شدنش کلی تبلیغ کنم و براش رای جمع کنم ( البته تو خواب =)))))))))))) هه ..به قول بضی از این بوزینه های خوشگل هوممممم) 

دی : *

تو حسرت دون های برف ..

می خوام برم بخوابم  

و قبله خواب . .....

دسته راستمو بذارم رو پیشونیو دسته چپمو اِل مانند بذارم رو دلمو  

تو حسرت برف به سقف نیگاه کنم   

 

پ ن : 

خدایا یه سری از بچه ها امروز می گفتن تهرونی ها خیلی خوشحالن  

خدایا صدقه سریه همین تهرونی ها دله ما رو هم شاد کن  

آمیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــن

ادامه مطلب ...

آره .../

دیگه خسته شدم  

فردا اگه پرسید  

فرقی نمی کنه غیر مستقیم یا مستقیم  

منم غیر مستقیم بهش می گم آره

امروز رفتم اون گندی رو که اون پسرهو اون خواهرش به موبایلم زده بودنو انقد پین کد واردش کردن که کلا موبایلم پین کد قاطی کرد .. جمعش کنم یا نهایتا .. کمش کنم  

در ره پیگیری کاری که مادر ارجمند گرام بهمون داده بودن رفتیم پست بانک شهرمان که فوق العاده شلوغ اندر شلوغ .. 

که گفتیم بی خیال .. امروزو بی خیال .. فردا که می خوام بریم جلسه .. قبلش علل الطلوع می ریم تا بخت موبایلمان را باز کرده و برایش آستین بالا بزنیم تا رستگار شود و کامل شود و کارش به گناه نکشد .. کسی هم که باشد ما را رستگار کند در مقابل اقبله ی خداوند ثواب اخروی دارد  

بی خیال ... آمدیم خانهو امانتی رو به مادر مهربان مهربانان دادیمو .. چیز خاصی ندادیم فقط امانتی را دادیم  

و در برگشت برای رفتن به بیرون از شهرمان در دور دست ها سر راهمان دوباره رفتیم پست بانک  

پسری پشت آن میز طویل نشسته بود که پاسخگوی مخاطب بود یعنی من .. مخاطب یعنی من  

دماغش توجهمان را جلب کرد . خوشکل بود .. می خواستم حیا را زیر پا گذاشته و بگویم ببخشید دماغتان را کجا دادید ..  

دادید برای زیبایی .. دماغش با تمام دماغ های عملی کاملا و تماما فرق می کرد .. همچین خوش تراش  

ولی خب بگذریم نمی شد که ما دختر  بی حیایی که نیستیم .. سبک سر هم که نیستیم .. جلف هم که نیستم .. نپرسیدیدم .. آن پر بدون آنکه چیزی بگویم گفت خانوم الان از سائه یا ثائه یا صائه به کاتون رسیدگی می کنم .. من شبیه آدم های بهت زده در دلم گفتم من که چیزی نگفتم .. بینابین کار ما هی به کار ملت هم می رسید . بهش گفتم جناب اگه میشه کار ه ما رو را بنداز ما عجله داریم .. بهش برخورو گفت شما یعنی می گی من از عمد دارم معطلتون می کنم ..  

من ابروانن مشکیم را بالا دادمو گفتم نه ..این چه حرفیه ؟ 

کاغذی داد و گفت امضا بفرمایید . گفتم می تونم بخونمش .. باز بهش بر خورد .. گفت چیز خاصی نیست که مراحل کار اداری ..  

گفتم پ ن پ می خواست قباله ی  ازدواج باشه ... خو پد سگ خودمم می دونم مراحل کار ادریه ..ولی خو بالاخره باید بدونم چیو دارم امضا می کنمو پاش انگشت می زنم  

بهش گفتم منم که هر چی بهتون می گم شما استنباط عکسشو دارین  

پد سگ همچین یه لبخند ملیح دخترونه زد .. ازون لبخندایی که دخترا به خواستگاراشون می زنن .. البته دخترا زمانی اون بخنده رو می زنن که جوابشون مثبت باشه  

در کل همه ی اینا رو گفتم که بگم پدری که موبایلم رو پیدا کردی و دادی به پسرت ( چیز خاصی ندادی ... موبایل منو دادی ) و پسرتم داده به خواهرش که یه شماره توش پیدا کنه  

کلا سه تایی البته منهای پدر بزرگوارتون .. ریدین رفتین مبه موبایلم ..  

پسره ی بی مخ می خواستم هم کفشه عروسی و هم کفش نامزدیمو خودمو شوووووهرمو  بیام مغازه ی خراب شده ت بخرم .. ولی نمی خرم   

کلی خرج رو دستم گذاشتی بابت تعویض سیمکارت ..  

لوس  

مگه گیرت نیارم .. :)) 

 

هوا همچنان سرده ..انگاری بازم فحش ناموسی لازم شده ..  

البته من که بلد نیستم ولی به یکی که بلده می سپرم بهش بده ( آیکون دماغ سبز باد کرده )

واسه همه جا کار سازه آیا .../

به هوای دیروز فحش خواهر مادر دادند  

و امروز هوا سربه جاهایی شده .. معمولا می گن سر به زیر  

و امروز ۲ برابرو نیم گرمتر شده  

به نظرتون فحش های نامــــــــــــــــ..وسی که میدن .. واسه همه جا کارساز ...  

برای بی جانش که انگاری بوده ..برای باجانشم آیا آره ؟؟؟؟

آیا کسی درک می کنه .../

یه روز صبح خونه م و می خوام خوش باشم ..اگه مامانم بذاره  

که نمی ذاره .. و می گه برو بیرون در دور دست ها کاری برام انجام بده .. 

بدبختی ظهرم تا غروب باید برم بیرون از شهر در دور دست ها .. 

چرا نمی ذارن من یه ۳ / ۴  ساعت ماله خودم باشم  

خسته شدم از این زندگی  

ایا کسی درک می کنه ..فک نکنم  

چقد دوس دارم وقت پیدا کنم برای قوووولنج نوشتن  

آی آی آی  

آی روزگار بی معرفت

هممون تنــــــــــــــــــــــــــــــــــــــهایم .../

این داداش ما بازم داره بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..هرام گوش می ده  

هی بهرام گوش بدیو .. به صاحاب این مملکت گیر بدی  

مثه مست که بعد خوردن  

تو هر نفس ..شروع می کنه به هذیون گفتنو فحش ناموسی دادن  

ای بابا  

یکی تنهاست  

همه تنهان .. 

تا دیروز فقط خدا تنها بود .. ولی الان دیگه من تنهام .. 

تو تنهایی  

اون تنهاست  

این تنهاست  

الان دیگه همه تنهان